چکیده:
اتانازی از جمله مسائل بحثبرانگیز پزشکی در محافل مذهبی و حقوقی دنیا است. این امر در رابطه با بیماران لاعلاج و صعبالعلاجی است که قادر به ادامه زندگی نبوده و تقاضای سلب حیات خویش را از پزشک دارند. پس از بررسی پزشکی اتانازی و انواع آن، به تحلیل فقهی و حقوقی این مساله پرداخته شد و با وحدت ملاک از مسائل مشابه فقهی و قانونی بیان گردید که: حکم تکلیفی فعل پزشک در اتانازی یا مرگ از روی ترحم، حرمت است و حرمت یک حکم است و حکم قابل اسقاط نمیباشد که همة فقها بر آن اتفاق نظر داشتند. اما حکم وضعی فعل پزشک در این مساله به جهت احراز قصد کشتن پزشک و یا کادر پزشکی فعل نوعا کشنده، نسبت به بیمار که موجب قتل عمدی است و حکم وضعی در قتل نفس، قصاص میباشد ولی وجود اذن مقتول قبل از قتل موجب شبهه در قتل گردیده و بنابر نظر مشهور فقها، موجب سقوط حق قصاص میشود. در مقابل عدهای از فقها با استناد به قاعدهی «اسقاط ما لم یجب» قائل به عدم سقوط حق قصاص شدند چرا که ایشان بر این نظرند که ابتدا باید حقی ثابت گردد تا اسقاط شود و حق قصاص پس از مرگ ثابت میشود نه قبل از آن
Euthanasia or death due to compassion is discussed in religious and legal groups of the world as a conservatory medical issue that is concerned with incurable patients who have no ability to live and request death from their physician. This question was analyzed with respect to judicial and lawful studies after medical study of euthanasia. The religious task of physician in euthanasia or death due to compassion is as a revere which is a religious judgment. Such judgments are not terminable because of consensus by all the religious jurisprudents. But religious restraining order of physician's action is murder in this case due to intentional kill by the physician or medical team and it is considered as premeditated murder، so religious restraining order for such actions is retaliation، but permission of murdered person before the murder makes it doubt and according to well known ideas of religious jurisprudents، it waives the retaliation. In return، some of the religious jurisprudents believe that retaliation is not waived pursuant to rule of ESGHATE MA LAM YAJAB (Waiving what is not necessary at present) because at first they believe that the right shall be demonstrated then it may be waived and right of retaliation would be demonstrated after death not before.
خلاصه ماشینی:
"4- احکام فقهی و حقوقی اتانازی در اتانازی یا مرگ از روی ترحم، سلب حیات از یک انسان صورت میپذیرد و نظر به اینکه هیچ کس حق سلب حیات از دیگری را ندارد در این مسأله که شخص بیمار، تقاضای پایاندادن به حیاتش را از پزشک و کادر پزشکی دارد و ایشان از روی ترحم و دلسوزی فعل یا ترک فعلی را در جهت تسریع مرگ بیمار انجام میدهد تا وی بمیرد، باید بررسی نمود که این امر را میتوان یک نوع مرگ طبیعی قلمداد کرد یا اینکه به جهت ازهاق نفس میتوان آن را قتل محسوب کرد؟ مرگی که نتیجهی قتل است با مفهوم واحد ولیکن با واژههای مترادف در آثار فقها، حقوقدانان و نیز در قوانین آمده است و از آن جمله است؛ «ازهاق نفس، خارج ساختن روح، لطمه به حیات، سلب حیات، قتل، کشتن و امثال آنها»(آقایینیا، حقوق کیفری، 49).
در انطباق با اتانازی اگر پزشک از روی ترحم و دلسوزی از ادامه درمان و وصلکردن دستگاه حمایتی امتناع کند تا در مرگ بیمار تسریع شود آیا باز هم پزشک گناه کردهاست؟ در پاسخ چنین میتوان گفت که تاکنون دلیلی برجواز این ترک فعل به واسطهی عنوان ترحم و دلسوزی در فقه و شرع بیان نگردیده و مسألهی دیگر که قابلتأمل است اینکه اذن یا عدم اذن بیمار در نتیجهی مسأله تأثیری ندارد چون همانگونه که گذشت بنابر برخی اقوال، اذن، حکم تکلیفی حرمت قتل یا حرمت ترک انقاذ را برطرف نمیکند و فقط میتواند بنابر برخی اقوال، ضمان را بردارد و چون در این فرض ضمانی وجود ندارد."