چکیده:
ظرافت و حساسیت فهم متون مقدس بویژه در عصری که با زمان پیدایی آنها فاصله زیادی وجود دارد، بر همگان روشن است. از آنجایی که معنای کلمات به نسبت نوع حضور آنها در متن رقم می خورد، توجه دقیق به معانی کاربردی واژه ها در زمان تولید متن، ضروری است تا احیانا معانی رایج در عصر خواننده، به متن کهن تحمیل نگردد. این امر درباره متن و واژه های قرآن نیز صادق است. با توجه به فاصله زمانی حداقل صد و پنجاه ساله اولین فرهنگنامه عربی با عصر نزول و احتمال تحولات و تطورات معنایی در این بازه زمانی و پس از آن، لزوم توجه جدی به کاربردهای قرآنی ـ در کنار آرای فرهنگ نویسان ـ برای دستیابی به معانی دقیق کلمات، امری است غیر قابل انکار. بنابر این، کاربردهای قرآنی به عنوان یک اصل و آرای اهل لغت به عنوان یک قرینه در کنار سایر قرائن لحاظ می گردد. این تاکید بدان جهت است که هیچ استبعادی وجود ندارد که توسعه و کاهش معنایی در سده های بعدی واقع نشده باشد. از این رو، ماده «کتب» به عنوان یکی از مهمترین کلیدواژه های قرآنی و حضور چند وجهی آن در حوزه های مختلف، مساله این تحقیق قرار گرفته است تا صحت و سقم آرای لغویون و میزان اعتماد به آنها در بازکاوی مفاهیم قرآنی بیش از پیش آشکار گردد. بررسی ها نشان از عدم انطباق معنای گزارش شده از سوی فرهنگ نویسان با کاربردهای قرآنی، غفلت از توجه به معنای این ماده حسب مسندالیه و نیز بی توجهی به معنی ضمنی و نسبی در مقابل معنای اولیه و اصلی دارد. این امر، اعتماد صرف به قول لغوی و حجیت آن را محل تردید و مورد مناقشه قرار می دهد.
The delicacy and precision of understanding holy text is clear especially in this time with a long distance from their establishment period, as a words meaning distinguished by their text displacement, delicate attention to their applied meaning in the text production date is important so that their popular meaning in the reciter period, were not adapted to the ancient text.
This fact must be noticed about the Quranic text and words. Because the first Arabic dictionary was compiled 150 years earlier than revelations time and probability of meaning change and semantic development in this period and after it, the serious attention to the Quranic application as a principals and philologist opinions as an indicator has important role. This matter has been emphasized because the probability of semantic development or decrease in the later centuries, so the root “katab” as one of the most important Quranic keywords and its multidivertive role in the different fields has been investigated to evaluate philologist opinions about the Quranic concepts.
The investigation shows that, there is no adaption between the meaning reported by philology with Quranic application, neglecting of the meaning of “kataba” according to its subject.The implied and relative meaning of this root also was neglected. These finding, was suspected us of the reliance and authority to the philological viewpoint.
خلاصه ماشینی:
"ابن فارس (م 395 ق) معنای اصلی این ماده را به «جمع چیزی بر چیزی دیگر» تعبیر نموده است (معجم مقاییس اللغة، 1404، ج 5، ص 158)؛ لکن معانی دیگری از جمله، فرض (با استناد به آیه 183 سوره بقره)، حکم (با استناد به آیات 2- 3 سوره بینه) و قدر را نیز آورده است.
لذا یا باید گزارش لغویون را حسب عصر آنها دانست به اینکه در اثر توسعه معنایی چنین معنایی به ماده «کتب» اضافه شده و یا ملزم به این شد که معنای «جمع و انضمام» یکی دیگر از معانی اصلی ماده «کتب» بوده ولی این معنی در آیات قرآنی، کاربردی نداشته است.
لکن باید به نکته دیگری در این خصوص توجه شود به اینکه معنی یاد شده در کاربردهای قرآنی ـ همانگونه که در آیات فوق بیان شد ـ گاه مربوط به حوزه انسانی و عالم محسوسات بوده بطوریکه معنای آن ملموس و مفهوم است و گاه این معنی به خداوند سبحان نسبت داده شده و بیان از کتابت خداوند دارد.
برای مفهوم تثبیت تکوینی، آیات زیر قابل استناد است: ﴿قل لمن ما فی السماوات و الأرض قل لله کتب علی نفسه الرحمة لیجمعنکم إلی یوم القیامة لا ریب فیه الذین خسروا أنفسهم فهم لا یؤمنون﴾ (انعام: 12) و ﴿و إذا جاءک الذین یؤمنون بآیاتنا فقل سلام علیکم کتب ربکم علی نفسه الرحمة أنه من عمل منکم سوءا بجهالة ثم تاب من بعده و أصلح فأنه غفور رحیم﴾ (انعام: 54) که رحمت الهی، متعلق کتابت الهی قرار گرفته است و این سریان رحمت، امری تثبیت شده و حتمیت یافته در نزد خداست."