چکیده:
در متون ديني و به خصوص در قرآن كريم، توجه خاصي به جوارح انساني شده كه در نوع بيان، شرح وظايف و تقديم و تاخير آن ها نكته ها نهفته و رازها تعبيه شده است. در ميان اين اعضا، «قلب» و مترادف-هاي آن، جايگاه ويژه اي را به خود اختصاص داده اند. اگرچه تمام اعضاي بدن انسان و در مرتبه ي بالاتر، قلب او، صفات و كاركرد هاي اعجاب برانگيزي داشته و اخيراً متخصصاني چون «مايكل رزن» گفته اند كه قلب، هزاران سلول عصبي دارد كه وظيفه ي ذخيره ي اطلاعات را به عهده دارند، هيچ كدام از اين گفته ها نمي تواند دليلي بر كاربرد غيرمجازي قلب در قرآن كريم باشد. در اين ميان، محققاني با غفلت از ادله ي عده-ي زيادي از مفسران قرآن كريم مبني بر كاربرد مجازي واژه ي قلب، تنها براساس شواهدي از كشفيات علمي، به گونه ي جزمي بيان كرده اند كه كاربرد قلب در قرآن مجيد حقيقت است، نه مجاز. نويسندگان مقاله ي حاضر، ضمن رد نكردن اين كشفيات، ثابت خواهند كرد كه با فرض درستي آن يافته ها كاربرد قلب در قرآن، مجاز است نه حقيقت. اين مقاله، اثبات كرده است كه قلب انسان اگرچه از نظر فيزيولوژيكي وظايف مهمي را برعهده دارد، نمي تواند از قدرت درك و تفقه برخوردار باشد، زيرا ايمان انسان كه يك امر ماندگار و قلبي است پس از مردن او و نابود شدن اين تكه گوشت مادي، از بين نرفته و كماكان پابرجاست.
Human limbs، in particular heart، have been the centre of attention in religious texts and specifically in the holy Quran. Recently، some experts such as Michael Rison believe that there are thousands of nerve cells in heart that function as saving data. Based on these resent scientific studies، some other researchers in the field of Islamic studies have announced that the word "Heart" in the verses of the holy Quran is literal and not figurative or metaphorical. The present article، taking into account the exegetical tradition of the holy Quran tries to prove that consciousness in not a function of physical heart، despite its very strange functions in human body. Consequently، in many of the Qur’anic verses، "heart" has a figurate meaning.