چکیده:
همراه با توسعه و گسترش ارتباطات کامپیوتری و دسترسی روزافزون مردم جوامع مختلف به اینترنت و شبکه های اجتماعی مجازی، کوشش های نظری بسیاری صرف یافتن الگوهای مناسب برای مطالعه اینترنت و تاثیرات سیاسی و اجتماعی آن گردید. در جریان این تلاش ها مفهوم حوزه عمومی در چارچوب نظریه هابرماس جایگاه برجسته ای یافته است. بر این اساس، از گروه ها و صفحاتی که کاربران ایرانی در شبکه اجتماعی فیس بوک تشکیل داده اند، 10 مورد طبق نمونه گیری هدفمند با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافته های پژوهش حاکی از آن است که اگرچه فیس بوک در بین کاربران ایرانی منجر به افزایش دسترسی به اطلاعات شده است، اما تولید بیش از حد محتوا در نهایت منجر به چندپاره و متکثر شدن واقعیت می شود. به عبارتی ما در گروه ها و صفحات ایرانی حاضر در فیس بوک با همهمه ای مواجه هستیم که در آن کسی صدای دیگری را نمی شنود. بنابراین تولید صرف اطلاعات نمی تواند کمکی به شکل گیری حوزه عمومی سایبر نماید. همچنین اگر چه فیس بوک به مردم فرصت می دهد تا به طور برابر در گفتگو ابراز وجود کنند اما در گروه ها و صفحات ایرانی به ندرت گفتگو شکل می گیرد، حتی در مواردی که گفتگو شکل می گیرد در این گفتگوها به ندرت بحث منطقی در می گیرد و دسترسی به اجماع یا توافق غیر ممکن به نظر می رسد. در نهایت باید گفت که فیس بوک اگر چه ظرفیت هایی برای احیاء حوزه عمومی داراست اما در عمل نتوانسته به ایجاد حوزه عمومی بینجامد.
Along with improvement and expansion if computational communications and increasing access of various peoples to the Internet and virtual social networks، a lot of theoretical endeavors have been spent for studying the Internet and its political and social effects. During these attempts، the concept of public sphere in the framework of Habermas's theory has a significant status. Accordingly، among the groups and pages which Iranian users have created in Facebook، 10 cases were investigated according to purposive sampling using qualitative content analysis.
The findings of the present study indicate that although using Facebook among Iranian users has resulted in increasing access to information، producing too much content results in fragmentation and diversification of reality. In other words، we encounter a mess in the Iranian groups and pages available in Facebook in which the other's voice is not heard. Therefore، producing information cannot contribute to formation of the public cyber sphere. Moreover، although Facebook gives this opportunity to people to equally participate in a dialogue، in Iranian pages and groups rarely a dialogue is formed، even in cases that a dialogue is formed، in these kinds of dialogues، there will be seldom a logical debate and accessing to compromising or agreement seem impossible. At last، it should be noted that however Facebook enjoys capacities for reviving public sphere، in practice it has not been able to reach to the level of a public sphere.
خلاصه ماشینی:
کلمات کليدي: فضاي سايبر، شبکه هاي اجتماعي اينترنتي، فيس بوک، حوزه عمومي، حوزه عمومي مجازي ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ١ دانشيار و عضو هيئت علمي گروه علوم اجتماعي دانشگاه اصفهان ، B yazdkhasti@Ltr ui ac ir ٢ کارشناس ارشد جامعه شناسي دانشگاه اصفهان ٣ کارشناس ارشد روانشناسي تربيتي دانشگاه شهيد مدني آذربايجان طرح مسئله امروزه پديده انقلاب ارتباطات و محصول کاملا شناخته شده آن يعني اينترنت در حال ايجاد تغييرات اساسي و وسيعي در ماهيت ، اشکال و ساختارهاي قدرت در جوامع گوناگون اعم از توسعه يافته و در حال توسعه است و اين امر پژوهشگران را به پرسش درباره ميزان و چگونگي اين تغييرات و تأثيرات کنوني و آتي اينترنت بر زندگي سياسي جوامع و رابطه بين دولت ها و شهروندان واداشته است .
ساختار ارتباطي فرد به فرد در وبلاگستان ، نسبت به شيوه قديميتر و متمرکز رسانه هاي همگاني، در برابر کنترل و مصادره شدن توسط دولت از خود مقاومت بيشتري نشان ميدهد و اگر نظريه يوخاي بنکلر در مورد «حوزه عمومي شبکه اي» درست باشد، آن گاه مسائل بسيار مهم و برجسته سياسي و اجتماعي براي ايرانيان ، به نحوي در فضاي وبلاگستان ايراني منعکس شده و مورد تجزيه و تحليل قرار ميگيرند.
يکي از مولفه هاي اساسي حوزه عمومي مطرح شدن موضوعات مدني مشترک است اما در فضاي گروه ها و صفحات ايراني حاضر در شبکه اجتماعي فيس بوک به جاي مطرح شدن موضوعات مدني مشترک بيشتر مسائل شخصي افراد بيان ميشود.
(1995), The Net as a Public Sphere, In: communication in History: Technolog, Culture, Society.