چکیده:
تبیین نقش و جایگاه فرهنگ در تئوری های روابط بین الملل از اهمیت وافری برخوردار است، به
خصوص با طرح نظریات متاخر در روابط بین الملل شاهد پررنگ تر شدن نقش فرهنگ به عنوان مبنایی
جهت تحلیل و تبیین موضوعات و مسائل بین المللی هستیم . درحالی که ان دی شمندان و متفکران
کلاسیک روابط بین الملل در توضیح عوامل موثر در تبیین مسائل بین الملل ی، بر حوزه های سیاسی ،
امنیتی و اقتصادی تاکید می نمودند، گروهی از آنها دریافتند که تنها با مورد توجه قراردادن این حوزه ها
نمی توان به ژرفای روابط بین الملل دست یافت . این گروه از متفکران پاسخ سوالات خود را در حیطه
فرهنگ و مسائل فرهنگی جستجو م یکنند و بر آن شدند که ضمن پذیرش عوامل موثر و عمده سیاسی،
امنیتی و اقتصادی ، توجهی ویژه به مقوله فرهنگ نمایند و این بعد مهم از ابعاد زندگی اجتماعی در
عرصه روابط بین الملل را نیز مو رد مطالعه قرار دهند . متفکران مورد بحث به فرهنگ به عنوان پدیده ای
مهم می نگرند که از دید متفکران کلاسیک پنهان مانده است . انتقاد اصلی آنها به نظریات قبلی آن است
که به نقش فرهنگ در روابط بین الملل توجه ننموده اند. در این راستا، با مبنا قرارگرفتن فرهنگ در کنار
ابعاد سیاسی، امنیتی و اقتصادی در تبیین مسائل بین المللی توسط این اندیشمندان، دو طرز تلقی بروز و
ظهور یافته است؛ عده ای فرهنگ را عرصه تقابل و تضاد، و بنیان تنش ها در عرصه روابط بین الملل
برشمردند، و برخی در مقابل گروه نخست برآنند که فرهنگ عرصه گفتگو، تعامل و یکپارچگی در عرصه
روابط بین الملل می باشد. با توجه به این شکاف، هدف مقاله حاضر در سطح کلان بررسی رابطه فرهنگ
و سیاست و ارتباط فرهنگ و روابط بین الملل است . در سطحی خرد نیز بررسی جایگاه فرهنگ در
تئور یهای روابط بین الملل مدنظر است.
Explanation of the role and place of culture in international relations is very
important. Especially, by proposing the late theories in international relations,
we are witnessing the importance of cultural role as a basis for analysing
international subjects and problems. Usually, the most classic thinkers of
international relations describing the influencial factors during explanation of
international problems emphasize on poltical, security and economic areas.
Today, some have turned their attention at cultural subjects and problems in
seeking the answer for their questions. Among the late thinkers of international
relations, there are two different view points, some view the culture as a ground
for cultural conflict and tension in international relations fields, and the others,
see culture as an arena for dialogue, interaction and integrity in the same fields.
By regarding to such a distinction, the article seeks to explain the relation of
culture and politics in a macro level in international relations and also to
examine the place of culture in international relations in a micro approach
خلاصه ماشینی:
(نقیب زاده ، ١٣٨١: ٤٦-٤٢) ضمن این که ، در بسیاری ◊ ٦٠ فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره سیزدهم / زمستان ١٣٨٩ از موارد الگوهای رفتاری دولت ها که از طریق سیاست خارجی و شیوه های تبیین منافع ملی در سیاسـت بین الملل تجلی می یابد، با توجه به مختصات و ویژگی های هنجاری و فرهنگی و با در نظرگرفتن میزان برخورداری از قابلیت ها و توانایی های لازم ، صورت های پیچیده گوناگونی بـه صـورت اسـتیلا، تـساهل ، همکاری ، خودبسندگی ، آشتی پذیری ، آشتی ناپذیری به خود می گیرد.
در فرآیند نظریه پردازی روابط بین الملل ، هر چند توجه انـدکی بـه ابعاد فرهنگی الگوهای رفتـاری مـی شـود، لکـن ایـن غفلـت لزومـا بـه معنـای آن نیـست کـه اعمـال فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره سیزدهم / زمستان ١٣٨٩ ٦٣ ◊ و عکس العمل های بازیگران نسبت به رویدادهای گوناگون از عوامـل فرهنگـی نـشات نگیرنـد.
به باور منتقدان رئالیسم ، انسان ها در هیچ شرایطی نمی توانند خـود را از 1- Rational Theories 2- Balance of Power 3- Behaviorism ◊ ٦٤ فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره سیزدهم / زمستان ١٣٨٩ ارزش های فرهنگی خود رها سازند؛ در نتیجه تمامی بحث های مطرح شـده توسـط مورگنتـا و والتـز، بـه عنوان شناخته شده ترین کارشناسان رئالیسم و نئورئالیسم عملا تحت تاثر ارزش های فرهنگی آنهـا قـرار داشته است .
در ایـن دوران کارشناسان تلاش داشتند برای مطالعه دقیق روابط بین الملل ، ارزش هـای فرهنگـی را کنـار بگذارنـد تـا ◊ ٧٦ فصلنامه تخصصی علوم سیاسی / شماره سیزدهم / زمستان ١٣٨٩ بتوانند از این طریق به قواعد جهان شمول دست یابند.