چکیده:
در این مقاله میزان و نحوه تاثیرگذاری فلسفه پراگماتیسم در برنامه آموزش فلسفه به کودکان (فبک) ارزیابی می شود. این مطالعه با شیوه تحلیلی ـ استنتاجی و عمدتا در چهارچوب بررسی آرای کلینتون گلدینگ صورت می گیرد، که از اصلی ترین طرف داران وجود رابطه تنگاتنگ میان فبک و پراگماتیسم است. این رابطه در نظر گلدینگ به گونه ای است که پراگماتیسم را بهترین حامی نظری، معرفت شناختی، و فلسفی برنامه فبک می کند؛ بر این اساس فبک ماهیت پراگماتیستی پیدا می کند. این مقاله درصدد بررسی این ادعاست. پرسش های اصلی از این قرارند: آیا واقعا تاثیرپذیری برنامه فبک از پراگماتیسم به گونه ای است که می توان گفت این برنامه ماهیت پراگماتیستی دارد؟ آیا پراگماتیسم در قیاس با دیگر فلسفه ها بیش ترین تاثیر را در برنامه فبک داشته است؟ آیا می توان پراگماتیسم را بهترین حامی نظری فبک دانست؟ آیا به رغم تاثیر پذیری احتمالی، می توان نشان داد که در پاره ای موارد مهم هم سویی چندانی میان فلسفه پراگماتیسم و فبک وجود ندارد؟ پاسخ گویی به این پرسش ها و برخی سوالات دیگر درک دقیق تری از برنامه فبک را در اختیار می نهد و راه را برای اجرای درست تر آن آماده تر می کند. در این پژوهش نشان داده شده است که در بسیاری موارد پراگماتیسم می تواند حامی نظری و معرفت شناختی خوبی برای فبک باشد، ولی نمی توان مطمئن بود که بهترین حامی است، یا در همه موارد می توان آموزه های فبک را هم سو با آموزه های پراگماتیسم دیویی دانست.
خلاصه ماشینی:
پرسش هـای اصـلی از ایـن قرارنـد: آیـا واقعـا تأثیرپذیری برنامۀ فبک از پراگماتیسم به گونه ای است که میتوان گفت این برنامـه ماهیت پراگماتیستی دارد؟ آیا پراگماتیسم در قیاس با دیگر فلسفه ها بیش ترین تـأثیر را در برنامۀ فبک داشته است ؟ آیا میتوان پراگماتیسم را بهترین حامی نظری فبـک دانست ؟ آیا به رغم تأثیرپذیری احتمالی، میتوان نشان داد که در پارهای مـوارد مهـم هم سویی چندانی میان فلسفۀ پراگماتیسم و فبک وجود ندارد؟ پاسخ گویی بـه ایـن پرسش ها و برخی سؤالات دیگر درک دقیق تری از برنامۀ فبک را در اختیار مینهـد و راه را برای اجرای درست تر آن آمادهتر میکند.
عینیت گرایی سقراطی ادعا میکند که ما میتوانیم معرفت بیواسطه ای دربارة حقیقت یـا بازنمایی دقیقی از واقعیت داشـته باشـیم و «هـدف یـافتن توصـیف دقیـق و درسـتی از آن واقعیت یا حقیقت است »، اما در فلسفه برای کودکان و نوجوانان، دانش آموزان جهان را، بـه این منظور مشاهده میکنند که ایدههایشان را بیازماینـد و بررسـی کننـد کـه آیـا مـیتواننـد مسائلی را که دربارهشان به تحقیق و کندوکاو پرداخته اند حـل کننـد یـا نـه .
١. ٣ مؤلفۀ اول: در پراگماتیسم دیویی، کندوکاو برای حل مسائل به رسمیت شناخته میشود دیویی بر آن است که پژوهش یا تحقیق به علت برخورد با مسئله یا مشکل تجربه شـده شروع میشود و به یافتن راهحلی برای آن مسئله ختم میشود ( cited ٢ :٢٠٠٧ ,Golding ١٩٣٨ ,١٩٣٣ ,١٩١٦ ,Dewey)، اما راههای مطرحشده، به خصوص وقتی که مسائل ماهیت فلسفی دارند، راهحل های نهایی نیستند.