چکیده:
پیدایش مفهوم قانون را در عصر مشروطه باید حاصل تلاش متفکرانی دانست که سال ها پیش از تاریخ رسمی وقوع انقلاب مشروطه (1324ق. / 1285 ش.) به تبیین این مفهوم همت گماشتند. بنابراین، آگاهی یافتن از بستر ذهنی و عینی و نخستین بحثها و واکاویها درباره چیستی قانون در این خصوص بسیار چشمگشاست. نوشتار حاضر به سیر اندیشه تحولخواهی در نظام حاکم پیش از مشروطه تا انقلاب مشروطه، که در واقع سیر پیدایش و تحول مفهوم قانون در اندیشه متفکران آن زمان بود ه است، میپردازد. رسیدن به ایده نظام مشروطه و قانون متناسب با آن یک امر تصادفی نبوده است. وجود سلطنت مطلقه غیرمنظم (مستقل) و مفهوم قانون مالک الرقابی و مطرح شدن سلطنت مطلقه منظم و قانونی که به مثابه تنظیمات عمل کند، جملگی پیشینه رسیدن به نظام مشروطه و فهم غالب متفکران آن دوره از قانون بود، فهمی که به نوبه خود متشتت بود و به دگراندیشی هایی جدی انجامید.
Emergence of the concept of law in the Constitutional era should be considered as the result of intellectual endeavours of those thinkers who had striven to explain it long before the official date of the Constitutional Revolution (1906). Therefore، learning about intellectual and objective backgrounds and also about the first discussions and analyses on the nature of law will bear great insights. This paper shall deal with the development of idea of change in the political system in the pre-Constitutional time up to the Constitutional Revolution. This in fact reveals the process of emergence and evolution of the concept of law among the thinker or that era. It was not an accident that people sought a constitutional system and laws appropriate to this system. The existence of an unregulated (independent) absolute monarchy accompanied with an absolute law and then introduction of the idea of a regulated absolute monarchy along with the law as regulations were all background elements that contributed to the rise of a will for a constitutional system which in turn had occupied the mind of the main constitutional thinkers. Law for them was the law of a constitutional system. This understanding went serious changes later on.
خلاصه ماشینی:
اساسا از نظر منطق دستوری از آنجا که حکمرانی را ملت تعویض داشته، دانا بخششی در کار سته ادمیت فریدون ایدئولوژی نهضت مشروطیت ایران جلد نخست تهران پیام، چاپ اول ۲۵۳۵ زیرنویس می ۲۱۰ عمران و مقصد ما متحداً تغییر سلطنت مطلقه است به مشروطه سید محمد حسین طباطبایی، رایزنی در قم برای اتفاق نظر در مورد خواستهای علما از شاه نیمه اول جمادی الثانی ۱۳۲۴ در رجبی (دوانی)، محمد حسن، مکتوبات و بیانات سیاسی و اجتماعی علمای شیعه، جلد دوم، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۹۰، ص ۲۲۲ ملکم خان، رسالة دفتر تنظیمات مجموعه آثار میرزا ملکم خان تدوین و تنظیم : محیط طباطبایی محمد برلین: نشر گردون چاپ یکم، پائیر ۱۳۸۹، ص ۱۵ حاکم بر مبنای وجود این دو اختیار نسبت به قانون است به دیگر سخن در استعمال قانون است در سلطنت های مختلفه بر این اساس، «حکومتی که هم اختيار وضع قانون و هم اختیار اجرای آن دست پادشاه باشد سلطنت مطلقه نامیده میشود.
حال پادشاه که هر دو اختیار را دارد یا به جهت نظم و حفظ قدرت شخصی خود آنها را جدا از یکدیگر به کار میگیرد که آن را سلطنت مطلقه منظم می نامند یا فرق این دو اختیار را متوجه نشده است و هر دو را مخلوط هم استعمال میکند که در آن زمان سلطنت مطلقه غیر منظم» معرفی می شد، مانند نظام ایران متون و رساله های به جا مانده از نویسندگان آن عصر نشانگر آن است که اگر چه قانون در نظر ایشان آن حکمی است که از دستگاه حکمرانی صادر میشود و مینی بر صلاح عامه است و امتثال آن بر عامه رعيت بالمساوی واجب می باشد.