چکیده:
هدف انقلاب هاو جنبش های مشروطه در همه جا برپاداشتن و استمراربخشیدن به دولت مدرن و نهادهای آن در چارچوب مدل مشروطۀدولت ـ ملت بوده است . در این مدل ، ارتش ملی به عنوان یکی از نهادهای اصلی دولت ، نقش مهمی در برقراری حاکمیت و انحصار مشروع زور برعهده دارد. اما در ایران جنبش مشروطه و حامیان آن ، با وجود برانداختن رژیم پیشین ، ازتاسیس نهادهای کارآمدو قدرتمند یک دولت مدرن از جمله ارتش ملی بازماندند.علل این ناکامی را بایددر ساختارهای سیاسی و اجتماعی هم زمان با جنبش مشروطه و کارگزاران مشروطه خواه در ایران جستجو کرد. از این قرار نفوذ و سلطۀ سیاسی و اقتصادی روسیه تزاری بر ایران ، ضعف های ساختاری شهرو ناتوانی طبقات شهری مانندتجار، روشنفکران و اصناف که حاملان اجتماعی مشروطه بودندونیز ناآگاهی و نخواستن های کارگزاران مشروطه خواه ،آن ها را ازتاسیس ارتش ملی در ایران بازداشت . این ناتوانی به نوبۀ خود به ناکامی مشروطه از برپایی یک دولت مقتدرو سرانجام از دست رفتن بخشی ازآرمان های مشروطه خواهان انجامید.
The aim of constitutional revolutions is creating and sustaining modern state and its institutions in the framework of the constitutional nation-state model. In this model، the national army، as one of the main institutions of state، has an important role in establishment the sovereignty and the monopoly of legitimate force. But the constitutional movement in Iran and its supporters، despite the overthrow of the ancient regime، failed in the establishment efficient and powerful institutions of a modern state. This inability was obvious in create a national army. The causes of this failure were social and political structures and agent of the constitutional movement. The weaknesses of social structures and ignorance of the agent detained constitutional revolution from establishing a national army in Iran. These inabilities to establish a strong central state in turn finally bring about the failure of the constitution movement and to give up at least part of constitutional ideals.
خلاصه ماشینی:
در اینجاست که انواع مختلف بازدارندگی و اتحادها شکل میگیرد(سیمبر،قربانی،1378:18-29) اهداف کلان نظام سلطه در منطقه خاورمیانه از جمله در ایران عبارتند از: تضمین جریان یافتن انرژی منطقه به سمت دنیای صنعتی؛تامین و تضمین منافع اسراییل؛ مبارزه با اسلام سیاسی به عنوان مبارزه با تروریسم و بنیادگرایی؛گسترش فرهنگ آمریکایی در پوشش ایجاد دموکراسی،اقتصاد بازار آزاد و سکولاریسم (hoffhngtonpost,2009) یکی دیگر از سناریوهایی که میتوان برای آینده انقلاب ترسیم نمود این است که روندهای پیش روی انقلاب اسلامی متاثر از محیط بینالمللی ناشی از تحولات جهانی شدن موجب تشدید چالشهای فرهنگی-سیاسی خواهد شد و ممکن است موجب تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران گردد.
اما در این میان ریچارد هاس رئیس شورای منطقهای روابط خارجی آمریکا میگوید: دوران جدیدی در منطقه خاورمیانه شروع شده است که بارزترین خصیصه آن پایان یافتن سلطه آمریکا بر منطقه و تغییر آشکار موازنه به نفع ایران است(سیمبر،1389:121) بنابرای تحلیل،تجربه سه دهه انقلاب ثابت کرده که تحریمها نهتنها نتوانسته تأثیر جدی و آسیبزایی بر روحیه انقلابی جامعه ایران وارد کند بلکه براساس تجربیات گذشته و به اعتراف برخی از تحلیلگران غربی باعث ایجاد فرصت برای انقلاب اسلامی نیز شده است.
براساس این سناریو رویداد انقلاب اسلامی ایران در راستای حرکت انبیاء و با تأسی به شعارها و حرکت پیامبر اسلام طراحی شده است در صورتی که بر اصول و آرمانهای خود پافشاری نماید و مردم نیز برای این وضعیت آمادگی لازم را داشته باشند و در این زمینه فرهنگسازی لازم نیز صورت گیرد،انقلاب اسلامی در آینده به عنوان انقلابی فراگیر و الگویی برای دیگر ملتها در جهات مبارزه با مستکبران جهانی خواهد بود و با توجه به فرصتهای بینالمللی پیش روی انقلاب اسلامی که در فصل های گذشته به آن اشاره شد،خواهد توانست راه تعالی و پیشرفت را بپیماید.