چکیده:
تبیین و اثبات مبانی ویژهی صدرالمتألهین شیرازی در حکمت متعالیه، بسیاری از مسائل گوناگون حکمت را دگرگون کرد و تعالی بخشید. از آن جمله نظریهی جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا بودن نفس است که خود، بر اصولی چون اصالت وجود و حرکت جوهری استوار شده است. نحوهی حدوث و حیات و استکمال نفس انسانی، بر اساس نظریهی مذکور، مباحثی را دربارهی انسان به میان آورد که خاستگاه نوآوریهایی در نظام فلسفی ملاصدرا شد. تکامل جوهری که به دگرگونی نوعی منجر میشود، از آن دست است. نفس انسانی در فلسفهی ملاصدرا با بهرهگرفتن از اصولی چون اصالت وجود، حرکت جوهری و رابطهی اتحادی خاصی که بین نفس و بدن، با تکیه بر نظریهی جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس برقرار میشود، در حرکتی ذاتی قرار میگیرد. بر همین اساس است که سخن از دگرگونی و تکامل نوعی انسان به میان میآید. نظریهی تکامل نوعی در تبیین مسألهی تکامل انسان، در زندگی پس از مرگ و حل معضلات آن نقش بسزایی ایفا میکند. کوشش نگارنده در این پژوهش، معطوف به تبیین جایگاه نظریهی جسمانیة الحدوث و روحانیة البقا بودن نفس در شکلگیری دیدگاه تازهی ملاصدرا دربارهی ماهیت انسان و چگونگی تکامل اوست.
خلاصه ماشینی:
"تا پیش از ملاصدرا و بر اساس حکمت مشا، بعضی انواع، دارای اجناس و فصول مترتبی هستند که قریب و متوسط و بعیدند، ولی با طرح این مسأله که حقیقت نوع را فصل اخیر آن تشکیل میدهد و باید همهی مفاهیم، از فصل اخیر منتزع شوند، تنها تقسیمی که دربارهی معانی منتزع از نوع اخیر مجاز است، این است که نوع اخیر را دارای معانی ذاتی دانست که بعضی از آنها تمام ذات و برخی، جزء ذات باشند که جزء ذات نیز خود، به جزء ذات مشترک و جزء ذات مختص تقسیم میشود.
از این رو نه تنها جنس و ماده در تحصل اشیا مؤثر نیستند؛ بلکه ملاصدرا حتی صورتها و فصول قبل از صورت و فصل اخیر شیء را در حقیقت و فعلیت آن مؤثر نمیداند و تنها فصل اخیر، نحوهی وجود اشیاست و با توجه به هستی آنها دریافت میشود.
3. نتیجهگیری نوآوری ملاصدرا در مسألهی حقیقت نفس انسانی و تکامل آن را میتوان در نظریهی جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا بودن نفس جستوجو کرد که این نظریه خود، ریشه در چگونگی ارتباط بین ماده و صورت و به تبع آن، نفس و بدن دارد.
بر این اساس، انسان به لحاظ صورت بشریاش، یک نوع بیشتر نیست و طبیعی است، ولی از نظر قوهی نفسانی، این شایستگی را دارد که در حرکت جوهری و تکامل نوعی خود، به سبب صفات و ملکات نفسانی که راسخ در نفس میشوند، به مقام ملائکه یا بالاتر از آن برسد."