چکیده:
در این مقاله، میکوشیم تا رابطهی زبان و منطق را از نظر ویتگنشتاین بررسی کنیم. برای این منظور از سه کتاب مهم او یعنی رسالهی منطقی-فلسفی، پژوهشهای فلسفی و در باب یقین استفاده کردهایم. ابتدا این رابطه را در رسالهی منطقی-فلسفی توضیح میدهیم و نتایج آن را برمیشمریم. سپس بعضی از انتقادات واردشده به این تلقی را بررسی میکنیم، از جمله نشان میدهیم که نگاه ذاتگرایانه به زبان از نظر ویتگنشتاین متأخر، نگاهی اشتباه است و سرچشمهی بدفهمی از رابطهی منطق و زبان شده است. آنگاه با مدد گرفتن از پژوهشهای فلسفی تلقی ویتگنشتاین متأخر از رابطهی زبان و منطق را بازسازی میکنیم. از این منظر، منطق مقوم پیشین زبان نیست، بلکه خود محصول به کارگیری زبان است. آنگاه به منظور تأیید این تلقی، به یک پژوهش مردمشناختی استناد میکنیم. در انتها، میکوشیم تا با استفاده از مفهوم «جهان-تصویر» از کتاب در باب یقین به بعضی سؤالات محتمل پاسخ دهیم.
خلاصه ماشینی:
"ملاحظه میشود که تمام کار ویتگنشتاین درون دایرهی زبان انجام می شود و هرگز پا به خارج از این دایره نمیگذارد، زیرا خارج از دایرهی زبان، کلام بیمعناست و کلام بیمعنا متناظر با هیچ نقطهای در جهان واقع نیست.
سؤالی که ممکن است پیش بیاید این است که از کجا میتوان دانست که زبان وظیفهی بازنگاری واقعیت را به درستی انجام میدهد؟ به عبارت دیگر، چطور میتوانیم متوجه شویم که گزارههای زبانی صادق یا کاذباند؟ پاسخ این است که برای اینکه بتوان گفت یک گزاره صادق است لازم است که رابطهای که اجزای منطقی گزاره با یکدیگر دارند درست همان رابطهای باشد که اجزای واقعیت با هم دارند و گزاره بهطور کامل روابط بین اجزای واقعیت را بازنمایی کند.
انتقادات به «نظریهی تصویری زبان» اولین نقدی که میتوان به «نظریهی تصویری» وارد دانست این است که ویتگنشتاین در تراکتاتوس اصرار میکند «در یک گزاره باید به همان تعداد، بخشهای قابل تمییز وجود داشته باشد که در موقعیتی از اشیا که گزاره باز مینماید» (7، 4.
در پژوهشهای فلسفی، ویتگنشتاین میکوشد تا نشان دهد که هیچ قاعدهی واحد و مشخص پیشین برای زبان وجود ندارد: «ناسازهی ما این است: هیچ مسیری از عمل را نمیتوان با یک قاعده تعیین کرد، زیرا هر مسیری از عمل را میتوان کاری کرد که با این قاعده وفق دهد.
اگرچه خود ویتگنشتاین مستقیما منطق را جزء جهان تصویر به حساب نیاورده است، به نظر میرسد این کار مجاز باشد، زیرا ما برای منطق نیز به دنبال دلیل نمیگردیم، در آن شک نمیکنیم و به وسیلهی آن صدق و کذب گزارههای دیگر را تعیین میکنیم."