چکیده:
دانش پزشکی از جمله علومی است که در قرن بیستم پیشرفت چشمگیری داشته است. به تناسب این پیشرفتها، علم حقوق در پاسخ به پرسشهای پیچیدۀ پیش رو توسعه و تحول یافته است. یکی از عرصههای نوین پزشکی درمان ناباروری است که با روشهای گوناگون، دغدغۀ دهدرصد زوجهای مبتلا به ناباروری را تا حد زیادی برطرف نموده است. استفاده از روشهایی چونIVF، IUI و... در درمان این بیماری علم حقوق را با پرسشهای جدید و مهمی روبرو ساخته است. صرف نظر از مشروعیت این روشها، آثار ناشی از باروری چون نسب، ارث، ولایت، حضانت و محرمیت از جمله آثاری است که باید بررسی و کنکاش شود. مقایسۀ قوانین کشورهای مختلف و بررسی راهحلهای حقوقی در دو کشور، کمک زیادی در تعیین جایگاه این موضوع در حقوق مینماید. نسب مهمترین حکم وضعی کودکان حاصل از جنین آزمایشگاهی است که در این مقاله در حقوق ایران و امریکا بررسی و تطبیق میشود. با تعیین نسب، مسائلی چون ارث، ولایت، حضانت و محرمیت نیز روشن میگردد.
خلاصه ماشینی:
"لذا نمی توان ملاک حرام بودن در زنا را در بحث لقاح مصنوعی مطرح نمودو گفت همان طور که در زانی و زانیه رابطۀ مشروع ازدواج برقرار نیست ،میان صاحب اسپرم و تخمک و رحم نیز چنین رابطه ای برقرار نیست و درنتیجه توارث میان آنان برقرار نخواهد بود؛ زیرا در شرع ، احکام بر عناوین موضوعات خود وابسته اند، نه بر ملاکات آن ها.
نسب در صورت تلقیح گامت زوجین و قرار دادن آن در رحم زن دیگر(مادر جانشین )١ در مقابل این پرسش که اگر نطفه از مردو تخمک از زن گرفته شودو ضمن تلقیح به رحم زنی دیگر انتقال یابد تا در آن پرورش یابد( surrogate- mother )، فرزند متولدشده از آن کیست ؟ قانون ایران در این موضوع ساکت است و باید به فقه مراجعه نمود.
بنابر مباحث پیشین دربارة ماهیت نسب و با استفاده از برخی روایات ،می توان گفت طفل متولدشده از تلقیح اسپرم مرد به رحم زن بیگانه ، به صاحب نطفه ملحق می شودو تمام عناوین نسبی میان آن ها برقرار است ، زیراچنان که پیش تر گفته شد، عرف ، تکون طفل ازنطفۀانسان دیگر را منشأ اعتبارو انتزاع رابطۀنسبی می داندو شارع نیز نظریۀ عرف را پذیرفته است و تنها درخصوص زنا نسب را منتفی می داند واین گونه تلقیح از نظر عرف و شرع زنا محسوب نمی شودونیز اطلاق فرزند(ولد) ازنظر عرف بر این طفل صحیح است ؛بنابراین ، طفل ملحق به صاحب نطفه است ."