چکیده:
ادبیات شگرف که تزوتان تودورف، فیلسوف و نظریه پرداز بلغاری (1939م)، در کتاب «پیش درآمدی بر ادبیات شگرف» مطرح کرد، یکی از انواع ادبی است که با اتفاقات و رخدادهایی خاص سروکار دارد و خواننده در نگاه اول نمی تواند واقعی بودن یا غیرواقعی و طبیعی یا فراطبیعی بودن آن را تشخیص دهد. خواننده در طول رمان درمی یابد اتفاقاتی که رخ می دهد، واقعی است و در ادامه با توجیهات عقلانی و منطقی خاصی، ماجراها را طبیعی قلمداد می کند. علاوه براین، تودورف در متن ادبیات شگرف، تحقق شروطی را لازم می داند، هر کدام از این شروط به گونه ای مرتبط با تردید؛ یعنی مهمترین ویژگی ادبیات شگرف است. این تردید از راوی و شخصیت داستان آغاز و به خواننده منتقل می شود. در این مقاله سعی شده است، رمان «کوابیس بیروت» را از منظر ادبیات شگرف، تحلیل و بررسی شود. از میان عناصر و تکنیکهای داستانی توصیف شخصیتها، زاویه دید، کانونی شدگی و تک گویی درونی، بیان کننده تردید شخصیت است و جریان سیال ذهن، مضمون، تداعی معانی و تقابل به خواننده این امکان را می دهد تا در برداشتهایش به تردیدی پی ببرد که در شخصیت و متن به وجود آمده است. نکته دیگر اینکه، هرکدام از عناصر و شگردها، یا در ایجاد تردید موثرند یا پیامد تردید به حساب می آیند.
خلاصه ماشینی:
"اکنون میتوان گفت؛ مسائل اجتماعی دلیلی است که شخصیت داستان را به این سمت بکشاند، تا ماجراها و رخدادهایی را بیان کند، که نه تنها شک و تردید و ترس خواننده را به دنبال دارد که حتی گاه خود شخصیت را نیز درگیر تردید و دودلی میکند.
رمان «کوابیس بیروت» حاوی ماجراها و اتفاقاتی است که با توجه به تعریف ادبیات شگرف در نگاه اول باورنکردنی و غیرواقعی به نظر میرسند، به طوری که خواننده را در شک و تردید قرار میدهد و این سؤال را به ذهن خواننده متبادر میکند که آیا اثری واقعی است؟ این تردید؛ یعنی اندیشه در وجود رخدادهای واقعی یا غیرواقعی را خواننده، در ماجراهایی میبیند که برای شخصیت اصلی رخ میدهد.
( اتفاق، شامورتیبازیها و توهمات)»(تودورف،1388ش: 67) رمان «کوابیس بیروت» در دستة نخست توجیهات تودورف جای میگیرد و زیر مجموعه تقابلهای واقعی- تخیلی است؛ زیرا شخصیت اصلی رمان، دائما در خیال و خواب با اموری مواجه میشود که در نگاه نخست، فوقطبیعی به نظر میرسند و حتی برای خود شخصیت هم باورنکردنی است؛ مثلا در کابوس چهاردهم سخن از مردی است که گرد عجیبی را درون چشمه شهر بیروت میریزد، این گرد باعث دیوانگی اهالی شهر خواهد شد.
شروطی که تودروف برای متن ادبیات شگرف برمیشمارد در رمان «کوابیس بیروت» به این طریق بازتاب دارد: دربارة شرط اول میتوان گفت بسیاری از ماجراهایی که در کوابیس بیروت بیان میشود، برگرفته از واقعیتهای آن روز لبنان است."