چکیده:
هدف پژوهش حاضر، شناخت رابطهی فرهنگ سازمانی با توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی خوزستان است. در این پژوهش، پنج ویژگی فرهنگ سازمانی، شامل: نوآوری، هویت سازمانی، حمایت مدیریت، سیستم پاداش برگرفتهشده از الگوی رابینز (1997) و تمرکز بر نتیجهها از الگوی فرهنگ سازمانی اوریلی و همکارانش (1991) مورد استفاده قرار گرفت. برای سنجش توانمندسازی کارکنان نیز، از ابعاد ارایهشده توسط وتن و کمرون (1381) استفاده شد. این پژوهش، از لحاظ هدف، کاربردی و بهلحاظ ماهیت و روش از نوع همبستگی است. جامعهی آماری در این پژوهش حدود 800 نفر و حجم نمونه 204 نفر بوده است. برای گردآوری دادهها از پرسشنامه و بهمنظور تجزیهوتحلیل دادهها از نرمافزار spss v.17 استفاده شد. یافتههای تحلیل همبستگی و رگرسیون، نشان میدهد که بین فرهنگ سازمانی و توانمندسازی کارکنان در سازمان تأمین اجتماعی خوزستان رابطهای مثبت و معنادار وجود دارد. از مؤلفههای فرهنگ سازمانی، نوآوری و تمرکز بر نتیجه توانایی پیشبینی ابعاد توانمندسازی کارکنان را داشتهاند
خلاصه ماشینی:
یافتههای تحلیل همبستگی و رگرسیون، نشان میدهد که بین فرهنگ سازمانی و توانمندسازی کارکنان در سازمان تأمین اجتماعی خوزستان رابطهای مثبت و معنادار وجود دارد.
هدف کلی این پژوهش عبارت است از: شناخت تأثیر فرهنگ سازمانی بر توانمندسازی کارکنان سازمان تأمین اجتماعی و اهداف جزئی شامل موارد ذیل میباشند: شناخت رابطهی سامانه پاداش، با توانمندسازی کارکنان شناخت رابطهی هویت سازمانی، با توانمندسازی کارکنان شناخت رابطهی نوآوری، با توانمندسازی کارکنان شناخت رابطهی نتایج کارها با توانمندسازی کارکنان شناخت تأثیر حمایت مدیریت، با توانمندسازی کارکنان پیشینه و ادبیات تحقیق اسپریتزر، کیزیلوس و ناسون<FootNote No="508" Text=" Spreitzer, Kizilos &amp;amp; Nason"/> (1997) تحقیقی تحت عنوان «تحلیل ابعادی از رابطهی بین توانمندی روانشناختی و اثربخشی، رضایت و خستگی (فرسودگی)» انجام دادند.
پژوهشی با عنوان «کارکنان، سرپرستان و توانمندسازی دربخش دولتی: نقش اعتماد کارمند» توسط شلتون<FootNote No="511" Text=" Shelton"/> (2002) انجام شده است که هدف کلی آن بررسی رابطهی بین اعتماد کارکنان به سرپرست و درک توانمندی کارمندان بخش دولتی بود.
سیگلر و پیرسون<FootNote No="515" Text=" Sigler &amp;amp; Pearson"/> (2000) با بررسی رابطه فرهنگ سازمانی و درک کارکنان از توانمندسازی کارکنان در صنعت پارچه، دریافتند که رابطهی مثبتی میان فرهنگ سازمانی با سه بعد توانمندسازی، شامل: احساس شایستگی، معنادار بودن و اثرگذاری وجود دارد.
یافتههای جدول (1) نشان میدهد که میزان همبستگی پیرسون میان نوآوری و توانمندسازی کارکنان (519/0) با سطح معناداری 001/0=P است و با اطمینان 95 درصد میتوان گفت که بین این دو متغیر رابطهای معنادار و مثبت وجود دارد.