چکیده:
هدف از این پژوهش، ارتباط بین تعهد سازمانی و تحلیل رفتگی شغلی دبیران تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی بود. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و به روش میدانی انجام گرفته است. جامعة آماری این تحقیق را کلیه دبیران تربیت بدنی استان آذربایجان شرقی درسال1390 تشکیل می دادندکه از این جامعه، تعداد 270 نفر براساس جدول مورگان به عنوان نمونة آماری و به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسشنامه استاندارد تعهدسازمانی آلن ومایر (1990) و تحلیل رفتگی مسلش (1986) استفاده گردیدکه پایایی آن ها به ترتیب 86/0و90/0ازطریق آلفای کرونباخ تعیین گردید. برای تجزیه و تحلیل داده ها، علاوه بر شاخص های آماری توصیفی، از روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون،کلموگروف اسمیرنوف، تی مستقل، تحلیل واریانس یکراهه و آزمون توکی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین متغیر تعهد سازمانی و مؤلفه های عاطفی و هنجاری آن با تحلیل رفتگی شغلی در سطح آلفای 01/0 رابطه معنی داری وجود دارد. اما بین مؤلفة تعهد مستمر و تحلیل رفتگی شغلی در سطح آلفای 01/0 رابطة معنی داری مشاهده نشد. همچنین، تفاوت معنی دار در تعهد سازمانی برحسب ویژگی های جمعیت شناختی دبیران (سن، جنسیت، وضعیت تأهل، مدرک تحصیلی، مقطع تدریس، وضعیت استخدامی و میزان سابقة خدمت) مشاهده نشد، اما در حقوق تفاوت معنی دار وجود داشت. همچنین تفاوت معنی داری در تحلیل رفتگی شغلی در (وضعیت تأهل، مدرک تحصیلی، وضعیت استخدامی، میزان سابقة خدمت و حقوق) وجود داشت، اما جنسیت، سن و مقطع تدریس تفاوتی مشاهده نشد. لذا توصیه می شود دست اندرکاران آموزش وپرورش راهکاره ای ارتقای تعهد سازمانی و ابعاد عاطفی و هنجاری را شناسایی و موجبات کاهش تحلیل رفتگی شغلی دبیران تربیت بدنی را فراهم آورند.
The purpose of this study was to survey the Relationship between organizational commitment and job burnout of Physical Education teachers of the east Azarbaijan. The research is descriptive and correlation study. Phisical teachers in East Azarbaijan Provience (N=270) were selected the samples of this study. two questionnaires of this study were standard. Pearson correlation ، independent-sample T Test،One-way Anowa and Tukey tests were used. The results showed that there was a significant Relationship between organizational commitment and job Burnout. Also there were a negative significant (p<0.01) Relationship between، affective commitment and Normative commitment with job burnout.but there wasn،t a significant relationship (p<0.01) between، continuance commitment and job Burnout variable . In addition، the difference of some individual characteristics with organizational commitment and job burnout were studied.Only The difference of organizational commitment with salary was significant. Also there were significant differences in salary، job experience، recruitment، educational certify and marital with job burnout. Therefore، the educational managers are advised to increase affective and normative and organizational commitment to decrease the job burnout.
خلاصه ماشینی:
نتايج پژوهش نشان داد که بين متغير تعهد سازماني و مؤلفه هاي عاطفي و هنجـاري آن بـا تحليل رفتگي شغلي در سطح آلفاي ٠/٠١ رابطه معنيداري وجود دارد.
کشاورز (١٣٨٨) در پايان نامۀ کارشناسيارشد خود با عنوان ارتباط بين عوامل تعهد سازماني با کيفيت زندگي کاري دبيران تربيت بدني استان آذربايجان شرقي نشان داد که بين تعهد سازماني و دو بعد آن (تعهد عاطفي و تعهد هنجاري) و کيفيت زندگي کاري رابطۀ مثبت و معنيداري وجود دارد.
بهمني (١٣٨٩) در پايان نامۀ کارشناسيارشد خود با عنوان ارتباط بين تعهد سازماني و تحليل رفتگي شغلي در دبيران تربيت بدني مقطع متوسطه شهر اهواز به اين نتايج دست يافت .
نتايج اين پژوهش حاکي از آن است که بين تعهد عاطفي و تحليل رفتگي شغلي در دبيران تربيت بدني ارتباط منفي و معنيداري وجود دارد.
تعهد عاطفي شامل وابستگي و علاقه به سازمان و احراز هويت با آن است و در اين پژوهش داراي بالاترين همبستگي منفي با تحليل رفتگي شغلي ميباشد و در آموزش وپرورش چون انگيزه هاي مادي کمتري وجود دارد تعهد عاطفي در ارتباط بين دبيران با يکديگر ميتواند تأثير مثبت داشته باشد.
يافته هاي اين پژوهش بيانگر آن است که بين تعهد مستمر و تحليل رفتگي شغلي کل دبيران تربيت بدني استان رابطه وجود ندارد.
يافته هاي تحقيق بيانگر آن است که بين تعهد هنجاري و تحليل رفتگي شغلي دبيران رابطه منفي و معنيدار وجود دارد.
نتايج اين تحقيق با تحقيق بهمئي (١٣٨٩) و تحقيقات بوسمن و همکاران (٢٠١٠) مبني بر رابطه منفي و معنيدار بين تعهد هنجاري و تحليل رفتگي شغلي همخواني دارد اما با تحقيق جبارزاده (١٣٩١) هم خواني ندارد.