چکیده:
هدف از این نوشتار، بررسی رویکرد «نومنطقهگرایی» و تبیین امکان کاربرد آن در نظام مدیریت فضایی ایران است. از این رو، ابتدا مشکلات نظام مدیریت فضایی ایران در سه زمینة مرتبط با ظرفیتهای مناسب در بین مدیران، کارشناسان و شهروندان، نظام مدیریتی کشور (مدیریت و برنامهریزی فضایی و بخشی) و مدیریت یکپارچة فضایی تحلیل شده و جایگاه هریک از طرحها و برنامهها و نهادهای تصمیمساز و تصمیمگیر در سطح منطقهای بررسی شده است. سپس با توجه به نتایج بررسی، محدودههای فضایی که در سطح منطقهای تحت پوشش طرحها و برنامههای موجود قرار نمیگیرند، شناسایی شده و نارساییهای قانونی مرتبط با آن تحلیل شده است. در ادامه، رویکرد نومنطقهگرایی تشریح شده و با مطالعة ابعاد و همچنین زمینههای قانونی آن، امکان کاربست نومنطقهگرایی در نظام مدیریت فضایی ایران بررسی شده است. یافتهها بیانگر آن است که این رویکرد برای حل بسیاری از نارساییهای کنونی توسعة منطقهای، و نیز مواردی همچون تعادلبخشی، بهرهبرداری بهینه و همافزایی منابع، راهگشاست. همچنین نشان داده شده است که بنا بر ماهیت رویکرد نومنطقهگرایی، میتوان از آن برای استفاده و تقویت مزیتهای رقابتی مناطق کشور بهره برد. بهکارگیری رویکرد نومنطقهگرایی در نظام مدیریت فضایی ایران، مستلزم آن است که از یک سو محدودهای جدید در سطح منطقهای برای آن تعریف شود و از سوی دیگر، الزامات قانونی مدیریت یکپارچة فضایی در این محدوده، در نظام تقسیمات کشوری پاسخ داده شود. این رویکرد را میتوان برای رسیدن به اهداف گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و زیستمحیطی و در سطوح مختلف از مقیاس درونکشوری تا فراملی و با مشارکت همة بازیگران (از قبیل دولتی و غیردولتی) از طریق نهادها به صورت توأم، پایین به بالا و بالا به پایین، در نظر گرفت.