چکیده:
در جهان کنونی، بهرغم روند شتابزده توسعه و تحول در زندگی مادی بشر و تنوع در ابزار، در دستیابی به مقاصد و اهداف انسانی و تأمین حق امنیت و حریت و بالاخره در بازیابی هویت ملتها، موانع و بحرانهای متعددی ایجاد شده است که بهشدت اذهان اندیشمندان جوامع را به خود مشغول ساخته است. توسعه پورنوگرافی، اباحیگری، تقدم اصالت لذت و قدرت و منفعت بر رعایت حقوق معنوی و حدود اخلاقی، گسترش خشونت، و غیره این پرسش را قوت میبخشند که طراحان جنگ سرد در حذف مرزهای جغرافیایی با گسترش ارتباطات چهچیزی جز تخدیر افکار و وارونهسازی رفتار را جستوجو میکنند؟ ازسوی دیگر، ملتهای بیدار اسلامی در راستای حفظ هویت ملی و ارزشهای دینی، در مقابله با این هجمه بیحد و حصر بایستی چه تمهیداتی لحاظ کنند تا حفاظت از حقوق معنوی و سلامت نسل، نفس، و عقل در آیندۀ این ملتها بهصورتی شایسته رقم بخورد.در این راستا، حجاب و رعایت عفاف از مختصات ارزشی زن مسلمان در سراسر جهان است که ضرورت و بداهت عقلی و شرعی آن در داخل و خارج از ابعاد گوناگون واکاوی شده است، اما بهسبب تأثیر عمیق آن در تحکیم ارزشها، نفی هویت ابزاری از زنان، تأمین امنیت فرد و اجتماع، و غیره همچنان به آن فراوان حمله میشود؛ بنابراین در جوامع اسلامی، بررسی و تحلیل موضوع از ابعاد گوناگون ضروری است و بایستی با ایجاد تحول ساختاری در پاسخگویی از موضع انفعال به موضع فعال جهانیان را در این امر به واکنشی منطقی فرا خواند.در این نوشتار، بر اساس دغدغههای مذکور، اهتمام بر آن است که پشتوانههای منطقی ـ عقلانی حکم عفاف و حجاب در آیینه غایات و مقاصد و اصول اسلامی بررسی شود و تأملات اندیشمندان غیر اسلامی در ابراز نگرانی از مخاطرات موجود و ارائه شیوههای حکیمانه ازسوی اسلام در برونرفت از این بنبست با رویکرد پشتوانههای احکام شرعی بررسی شود.
خلاصه ماشینی:
اگرچه پس از عصر روشن گری ، بشر مدعی شد که با تکیه بر تجربه و خرد خود، فارغ از دیانت و وابستگی به عالم ماورایی ، قادر است نظم نـوین جهـانی را تـدارک کنـد و بـر مشکلات زندگی خویش فائق آید، اما این معادلات مبتنی بر شرک و الحاد و مـاده گرایـی و انسان مداری نه تنها او را بر سامان دهی زندگی موفق نساخت ، بلکه پدیده های حاصل از این تفکر، به سبب غلبة اصالت قدرت و اصالت لذت و اصالت منفعت ، زمینه را برای بحران های عدیده فراهم ساخت که جنگ های جهانی ، تطمیع سلطه گران ، دوقطبی شدن جهان ، هم چنین طراحی برای مقابلة جدی با شریعت جامعی مانند اسلام ، و بالاخره اسارت مـدرن زنـان ، و نفی هویت انسانی و عزت و استقلال آنان ازجمله عوارض آن بود.
از این جاست که اندیشمندان اسلامی بالاترین ویژگی انسان را «تألـه » مـی داننـد؛ یعنـی فصل ممیز او از سایر موجودات الهی بودن است و خلأ اساسی در عصر کنونی ، بی تـوجهی به این حقیقت و بی اعتنایی به گسترة حقوق معنوی و سلامت روانـی انسـان هاسـت ؛ زیـرا به رغم تسلط انسان بر ابزار و تجهیزات ، که افزون بر گشودن مرزهای دانش تا اعماق دریاها و درب های آسمان ، به گشودن فضاهای مجازی و نفوذ در اعماق افکار و دل های انسان ها و فرهنـگ سـازی از طریـق سـایبری و غیـره اقـدام کـرده اسـت ، بحـران هـا و چـالش هـای اخلاقی ـ حقوقی ، مانند حق حریت و آزادگی ، حق استقلال و عزت ، حق تثبیت عبودیت و نفی ربوبیت غیر الهی ، حـق امنیـت جـان و حیثیـت ، و بـالاخره حـق عفـت و طهـارت و پاک دامنی ، متروک مانده است و این حلقة مفقوده ، در عرصة زندگی فردی و اجتماعی بشر آسیب ها و تهدیدهای فراوانی فراهم ساخته است ؛ آن گونه که هرچه بر دانش سـخت افـزار افزوده می شود، به همان میزان ، بحران های خلأ معنویات توسعه می یابد.