چکیده:
جنبش فمینیستی غرب در اعتراض به فرهنگ مردسالارانة دورۀ روشنگری شکل گرفت. نگارندۀ مقالۀ حاضر با توجه به مستندات علمی معتقد است باورهای مردسالارانۀ مدرنیته تحت تأثیر اسطورهپردازیهای یونان باستان بوده است؛ زیرا نظریهپردازیهای دورۀ روشنگری مسبوق به رنسانس اروپاست و شعار رنسانس بازگشت به عصر طلایی یونان باستان بوده است. بر این اساس، رویکرد مردسالارانۀ اسطورهپردازان یونانی؛ یعنی هومر و هزیود در نظریههای فلسفی ـ اجتماعی دورۀ روشنگری تأثیر گذاشت و درنتیجه، زنان را موجوداتی فرعی و تبعی معرفی کرد که حضورشان منحصر به حوزة خصوصی است و از حضور در عرصههای عمومی و اجتماعی محروماند.
خلاصه ماشینی:
بر این اساس ، رویکرد مردسالارانة اسطوره پردازان یونانی ؛ یعنی هومر و هزیود در نظریه های فلسفی ـ اجتمـاعی دورة روشنگری تأثیر گذاشت و درنتیجه ، زنان را موجوداتی فرعی و تبعی معرفـی کـرد که حضورشان منحصر به حـوزة خصوصـی اسـت و از حضـور در عرصـه هـای عمومی و اجتماعی محروم اند.
چنان کـه بـه عنـوان مثـال ، دورة روشـنگری اروپـا هرچند پیام آور آزادی و برابری شهروندان جامعة مدنی بـود، امـا حقـوق شـهروندی را در انحصار مردان می دانست ؛ زیرا در این گفتمان فعالیت زنان محدود به حوزة خصوصی یعنی خانه و خانواده بود و حوزة عمومی ، اجتماعی ، سیاسی ، و اقتصادی قلمـرو مـردان معرفـی می شـد.
کانت ، به عنوان یکی از مهـم تـرین معمـاران تفکر دورة روشنگری ، عقلانیت را قلمرو مردان تعریف کرد و احساسات و عواطـف را بـه زنان نسبت داد و بر این اساس زنان را عاجز از ورود به عرصه هـای عقلانـی معرفـی کـرد (صانع پور، ١٣٨٩: ١٣٤) و بدین ترتیب ، حیات اجتماعی شکل گرفته در نظریه های سیاسـی ، اقتصادی ، و فرهنگی متفکران پس از کانت قلمرو بلامنازع مردان قلمداد شد و زنان از ورود به عرصه های اجتماعی محروم شدند.
Hamilton)، بانوی اسطوره شناس آلمانی ـ امریکـایی ، نیـز در مقایسـة جایگـاه خـدایان مؤنث با خدایان مذکر در اسطوره های باستانی یونان چنین می نویسد: ایزدبانو هرا (Hera) در سطح یک انسان بسیار نازل ترسیم شده است (١٨ :١٩٦٩) و از او به عنوان همسر و خـواهر زئوس (Zeus)، خدای خدایان ، یاد شـده کـه حاصـل ازدواج دو هیـولا بـه نـام هـای اوژن (Ocean) و تمیس (Themis) بوده است .