چکیده:
در آثار شعری بزرگ و فخیم دنیا، ریخت ازنظر ارزش، همسنگ محتواست. در میان ویژگیهای صوری شعر، ویژگیهای آوایی اهمیت خاصیدارند و در بالا بردن کیفیت شعر، نقش بسزایی ایفا میکنند. در ترجمة شعر، مترجم بایدهمپای انتقال محتوا، به انتقال ریخت نیز توجه کند. ویژگیها و ساختارهای آواییخاص شعر که آن را از نثر متمایز میکند، دارای پیچیدگیها و ظرافتهایی است که درترجمه توجه خاصی را میطلبد. در مقالة حاضر برآنیم ترجمهای از یکی از غزلهایحافظ به زبان روسی را با توجه ویژه به ویژگیهای صوری و به خصوص آوایی شعر، با رویکردتوصیفی بررسی کنیم. ابتدا ویژگیهای این غزل حافظ را بررسی میکنیم، سپس به تحلیلترجمة آن خواهیم پرداخت. آنگاه خواهیم دید بیتوجهی به ویژگیهای آوایی شعر درترجمه، تا چه حد میتواند در انتقال پیام نویسنده خلل وارد کند. پیام و مضمونی کهدر این غزل با وزن شعر و تعداد اصوات (متحرکها و ساکنها) این وزن ارتباط تنگاتنگدارد و از کاربرد هنرمندانه صامتها و مصوتها و آهنگ دلنشین آنها تأثیر میپذیرد،در ترجمه، آنچنان که باید، با این ویژگیهای آوایی و موسیقایی ارتباط پیدا نمیکند.
In the greatest poetry of the world، value is equally distributed between form and content. Among all kinds of formal specifications of a poem، phonetic specifications are of a great significance and with respect to poem-level transcendence، they have a great role to play. In translating a poem، the translator must equally pay attention to the transferance of both form and content. A poem''s special features and structures makes it distinguishable from prose. So in the process of poem translation paying attention to these complexities is a necessity. In this article، we tried to review the translation of one of Hafez’s lyrics into Russian with regard to formal specifications and particular phonetic aspects of the poem. First we considered the specifications of this lyric and then we analysised the translated version of it. We will see how the ignorance of phonetic aspects of the poem in translation could interrupt the process of the writer’s message transferance.
خلاصه ماشینی:
شعر مورد بحث ما این غزل معروف حافظ اسـت : (از آنجـا که تمرکز ما بر ویژگی های ریختاری اثر است ، ناگزیر غزل را به صورت کامل می آوریم ).
وی ایـن الگوهـا را بـه سـه نـوع الگوهای دستوری ، معنایی و آوایی تقسیم می کند و بر این بـاور اسـت کـه شـاعر یـا نویـسنده علاوه بر روشهای متداول پیامرسانی در زبان غیرادبی ، ممکن است از یک یـا همـة الگوهـای مزبور در اثر خود استفاده کند (لطفی پور ساعدی، ١٣٨٥، ١٣٨).
باید توجه داشت که استفاده از الگوهای آوایی ممکن است در زبان عادی هم مشاهده شود، اما کاربرد ایـن الگوهـا در زبـان عـادی بـا کاربرد آنها در زبان ادبی تفاوت عمدهای دارد و آن این است که اولا کاربرد الگوهـای آوایـی در زبان عادی اتفاقی و نامنظم است .
حال پس از این مقدمة کوتاه دربارة نقش الگوهای آوایی در زبان ادبـی بـه تحلیـل غـزل مورد بحث و ترجمة آن می پردازیم : ١- ایـن غزل بر وزن فاعلاتن فاعلاتن فـاعلان (رمـل مـسدس مقـصور) اسـت .
٢- ویژگی دیگر در این غزل کـاربرد فـراوان مـصوت آ (̂a) اسـت کـه بـه خـصوص از انتخاب نوع قافیه و ردیف ناشی می شود.
می بینیم که تفاوت در ویژگی های آوایی زبانهای فارسی و روسی در اینجا مانعی است برای برقراری تعادل کامل در ترجمه .
در بیـت اول ترجمه ، تنها ٥ هجای دارای مصوت ̂a وجود دارد که باز هم کمتر از نیمـی از تعـداد هجاهـای «آ» دار در بیت اول شعر حافظ است .