چکیده:
از مهم ترین و قدیمی ترین مباحث فلسفی ـ عرفانی مطرح در عالم اسلام، بحث معناشناسی کلام خدا است. از ابتدای تاریخ تفکر اسلامی پیوسته در بین اندیشمندان مکاتب مختلف فکری و عقیدتی، این بحث مطرح بوده که با توجه به وضع الفاظ برای امور امکانی و مادی، وقتی لفظ «کلام» خدا بر چیزی اطلاق می گردد، به چه معناست؟ در پاسخ به این سوال، نظریات متفاوتی مثل کلام لفظی از طرف برخی از عدلیه، کلام نفسی از سوی اشاعره، و صفات ذاتی دلالت کننده بر ذات خدا، از جانب برخی از فلاسفه مطرح شده است. نگارنده در نوشتار حاضر با تکیه بر سه اصل بنیادین حکمت صدرایی یعنی اصالت وجود، اشتراک معنوی در مفهوم وجود، و تشکیک در حقیقت وجود، به بررسی ماهیت کلام الهی از منظر مرحوم علامه طباطبایی پرداخته و به این نتیجه رسیده است که کلام خدا عبارت از هر امری است که کاشف از مقاصد الهی است خواه آن امر کاشف، از سنخ الفاظ و اصوات باشد یا از سنخ وجودات خارجی، و خواه از وجودی مادی برخوردار باشد یا از وجودی مجرد.
Discussion of the semantics of word of God is one of the most important and earliest philosophico-mystic discussions in Islamic world. Since early days of Islamic thought، scholars of different schools of thought and ideology has been always argued on the status of words for the possible and material affairs in that what the meaning of the word of God is when attributed to something. To answer this question، different theories have been proposed by scholars including verbal word proposed by some scholars of Adliyyeh، inner word by Asharites، and the inherent characteristics signifying
the essence of God proposed by group of philosophers. Putting emphasis on three fundamental principles of Sadrian Hekmat i.e. genuineness of existence، spiritual subscription with the meaning of existence، and doubt in the reality of existence، the study investigates the nature of word of God based on Allameh Tabatabaies viewpoint coming to this conclusion that word of God includes any matter discovered from divine intensions، whether the type of that matter is word and sound، the type of external existence، a material or an abstract existence.
خلاصه ماشینی:
"(همان: 13 / 109) آثار کلام الهی حال برای وقوف به ماهیت کلام خداوند، باید دید که کلام الهی واجد چنین اثری هست یا خیر؟ بیان شد که از منظر مرحوم علامه طباطبایی وجه اطلاق کلام بر الفاظ و اصوات، وجود اثر «کلام» یعنی رساندن معانی مقصود به مخاطب است: (همان: 3 / 181) بنابراین هرچیزی (که این اثر را داشته باشد، یعنی) معانی را به دیگری منتقل سازد، آن نیز کلام است؛ چه صوت و لفظ واحد باشد و چه اصوات و الفاظ متعدد، و چه آنکه اصلا صوت نباشد، مثل اشاره و رمز.
(همان: 16) مطابق با مبنای ذکر شده، سایر اوصاف کمالیهای که هم بر خداوند و هم بر انسان قابل حملند، مثل علم و قدرت و ازجمله «کلام»، دارای چنین شأنی بوده و در اطلاق بر خدا و انسان از معنای یکسانی برخوردار هستند؛ چنانکه حکیم سبزواری با دفاع از این دیدگاه میگوید: «این امر اختصاصی به مفهوم وجود نداشته و سایر صفات کمالیه را دربر میگیرد؛ مثلا مفهوم عالم عبارت است از: کسی که امور برایش منکشف شده است.
معیار اطلاق کلام بر اشیا براساس تحلیلی که از معنا و ماهیت کلام براساس مبانی فلسفی مرحوم علامه طباطبایی ارائه شد، میتوان معیار اطلاق کلام بر موجودات را از منظر ایشان اینگونه بیان کرد که اگر چیزی کاشف و حاکی از مافیالضمیر و مقاصد و منویات فاعلش بود، آن چیز «کلام» بوده و فاعلش نیز «متکلم» نام دارد."