چکیده:
هدف اصلی مطالعه ی حاضر، تبیین پدیده ی تدریس اثربخش در آموزش عالی بر اساس تجربه ی حرفه ای اساتید دانشگاه به منظور ایجاد یک چهارچوب مفهومی و توسعه ی مبانی پداگوژیکی و نظری تدریس در مراکز آموزش عالی است. رویکرد پژوهشگر در این بخش از پژوهش، رویکرد کیفی با استفاده از راهبرد پدیدار نگاری است. مشارکتکنندگان شامل 12 عضو هیئت علمی از اساتید دانشگاه کردستان بودند که از طریق نمونهگیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه سازمان یافته جمع آوری شدند. روش تحلیل داده ها تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محور و منتخب بود. یافته های مربوطه نشان داد که مقولههای اساسی تدریس اثربخش ازنظر اساتید شامل 1) مهارتهای ارتباطی؛ 2) خصوصیات آموزشدهنده و آموزشگیرنده؛ 3) مهارتهای آموزشی و 4) عوامل زمینهای است.
The main purpose of the present study was to gain insights into effective teaching in higher education as a phenomenon. Using professional experiences of university faculty، we wanted to develop a conceptual framework in order to enhance the pedagogical and theoretical foundations of teaching.using phenomenography، which is one of the qualitative strategies; we interviewed 12 Faculty from University of Kurdistan. Participants were selected using typical sampling until we research theoretical saturation while conducting deep and semi-structured interview. Using inductive procedure، we coded the data in three steps of open، axial، and pattern coding. The finding showed that effective teaching had four main dimensions according to participating faculty: (1) Communicative skills، (2) learner and instructor characteristics، (3) pedagogical skills، and (4) background factors. Comparing the existing literature، we argue that learner characteristics and background factors are new ideas in effective teaching.
خلاصه ماشینی:
همچنین معیارهای هشتگانه تدریس اثربخش دانشگاه سانفرانسیسکو )٢٢٢٥؛ به نقل از عندلیب و احمدی، ٢٩١٢( شامل شش مؤلفه استفاده شده )٢- سازماندهی محتوا، دانش و مواد درسی ٢- مهارتهای ارتباطی و روابط انسانی واضح با دانشجویان ٩- فراهمسازی محیط یادگیری برای دانشجویان ٤- ارائه بازخورد فوری، نظرها، ارزیابیها و امتحانات عادلنه ٥- اثربخشی کلی تدریس اساتید( و دو مؤلفه ضعیف )٢- توجه داشتن به یادگیری دانشجویان ٢- مشکل برانگیز بودن مواد درسی( است.
بهعنوان نمونه، نتایج پژوهشهای کیفی کمبر و مکنات ١ ) ٢٢٢( روی اساتید نمونه دانشگاههای استرالیا 1 Didactic 2 Cooperative 3 Empowering 4 Community 5 Hativa, Barak and Simhi 6 Suydam 7 Young 8 Kember McNaught 9 استرالیا و هنگکنگ نشان داده است که اساتید اثربخش، هدف از تدریس خود را بر اساس ارتباط با زندگی واقعی دانشجویان و ارتباط بین عمل و نظریه مورد ارزیابی قرار می دهند.
پژوهشهای داخل کشور در طبقهبندی و بررسی مؤلفههای تدریس اثربخش عموما بر چهار بخش دانشپژوهی ، روش تدریس ، قدرت ارتباط )مشاوره( و شخصیت فردی تأکید داشتهاند )گشمرد و همکاران، ٢٩٣٢؛ محدثی و همکاران ٣٢؛ عسگری و محجوب مؤدب، ٢٩١٣؛ شهرکی ، ٢٩١٣؛ قربانی و همکاران، ٢٩١؛ ظهور و اسلمی نژاد، ٢٩١٢؛ شایسته فرد و همکاران، ٢٩١٢؛ حاجی آقاجانی ، ٢٩١٢( و همچنین با اندکی تفاوت هرندی زاده و همکاران )٢٩١٣( ٥ عامل شامل ٢( دانشپژوهی ، ٢( رفتاری ، ٩( تکنیکی ، ٤( ارتباطی ، ٥( شخصی را از خصوصیات اساتید خوب ازنظر دانشجویان توصیف کرده و همین طور شیخ زاده )٢٩١١(، علوه بر ابعاد چهارگانه مذکور، ٤ ویژگی جنبههای شخصیتی و ظاهری ، مهارت های علمی ، مهارتهای فنی و محتوای درسی را مطالعه نموده است.