چکیده:
در زبان فارسی تناوب «آغازی/سببی» هم به صورت واژگانی وجود دارد و هم اشتقاقی، و تناوب «معلوم/ مجهول» صرفا اشقاقی (نحوی) است . در این مقاله با ارائه ملاکهایی نشان دادهایم که تقریبا همواره راهی برای تمیز آنها وجود دارد. این ملاکها عبارتاند از: ١- جمله های مجهول را به دلیل کنشگر مستتر نمیتوان با قید «خودبه خود» به کار برد، اما جمله های آغازی با این قید به کار میروند؛ ٢- جمله های مجهول را بخاطر وجود کنشگر میتوان با قید «عمدا» به کار برد، اما جمله های آغازی با این قید به کار نمیروند؛ ٣- گاه ساخت های آغازی را میتوان با عبـارت کنادی «توسط ...» یا قید «عمدا» به کاربرد. افعال آغازی گرچه فاقد کنشگرند، گاه دارای مولفه معنایی مستتر سبب نیز هستند. در چنین شرایطی اگـر بـا تغییـر فاعـل ، همچنـان بتـوان از گـروه حرفاضافه ای «توسط ...» یا قید «عمدا» استفاده کرد، آن جمله ، مجهول اسـت ؛ ٤- اگـر بتـوان «شدن» را بدون تغییر معنای جمله ، مبدل به «بودن/ استن » کـرد، آن جملـه قطعـا مجهـول نیست بلکه آغازی است ، و اگر نتوان چنین تغییری را صورت داد، آن جمله قطعا مجهول است .
خلاصه ماشینی:
مثلا «آب سرد شد» دارای ساخت آغازی است ، زیـرا اولا میتوان آن را با قید «خودبه خود» به کار برد و همین نشان میدهد که ایـن جملـه مجهول نیست : «آب خودبه خود سرد شد».
به باور نگارنده، این جمله مجهول نیز نیست زیرا مـیتـوان آن را بـا قیـد «خودبه خود» به کار برد («بمب خودبه خود منفجر شـد١»)؛ مـیدانـیم کـه جملـه هـای مجهول لزوما دارای فعل ارادی و کنشگر هستند و درنتیجه نمـیتـوان آنهـا را بـا قیـد «خودبه خود» به کار برد.
به عبارت دیگر، اگر همانطور که راسخ مهنـد خـود متـذکر شدهاست ، «آبشدن» و «آبکردن» فعل هـای مرکـب مسـتقلی باشـند، دیگـر چگونـه میتوان سخن از رابطۀ نحوی بین ساخت معلوم و مجهول به میان آورد؟ دیگر اینکه به نظر نگارنده هیچ ایرادی به جمله هایی چون «کره/ یخ / برف خودبه خـود آب شـد» وارد نیست ، و همین امر نشان میدهد که این قبیل جمله ها مطلقا بـین سـاخت مجهـول و آغازی مبهم نیستند.
٢-٣- صفری و کریمی دوستان مهم ترین دستاورد مقالۀ صفری و کریمیدوستان (١٣٩٢: ٩٤-٧٥) تذکر این نکته است که فعل ها و ساخت های آغازی (یا به تعبیر آنها ضدسببی) را میتوان با عناصری که دلالت بر وجود سبب دارند به کار برد، زیرا گرچه در ساخت آغازی مفهوم کنشگر وجود نـدارد، اما امکان وجود سبب در معنای آنها منتفی نیست .
این افعال مرکب همگی از زمرة ساخت های سببی واژگانی محسوب میشوند، و چنانکه گفتیم ، ویژگی مشترک تمام آنها این است که هیچ گاه با فعـل ربطـی «اسـتن / بودن» به کار نمیروند: ١٣- الف .