چکیده:
عصر ظهور، زمانی است که حکومت جهانیان در دست حضرت قائم (ع) است .این عصر، ویژگی های منحصر به فردی دارد که در دو عرصه قابل بررسی است : عرصه اول با محوریت حکومت و کـارگزاران آن وابسته به نوع سیاست حاکم در جهت استحکام عقاید مردم و ایجاد وحدت رویه جهانی است که با جمع آوری تفکرات و اعدام بدعت های ویرانگر و قصاص جنایتکاران صورت می گیرد.در نتیجه زندگی مردم به گونه ای شگفت انگیز تغییر خواهد کرد. زیرا استضعاف و استعباد مردم از بین رفته ، نگرش عقلی آنان گسترش می یابد و با وسعت قوه تفکر و دانش ،عصر ظهور،مجهز به فن آوری های نوین خواهد شد. به گواهی قرآن و روایات، صالحان در سراسر جهان، ثبات و قوام یافته ، بندگان نیکوکار، زمین را به ارث خواهند برد. زمین از فقر و رذائل پاکسازی شده و نعمت های الهی بـر مردم جهان سـرازیر و عدالت مطلق حکمفـرما خـواهد شد.عصر ظهور،مدینـه فاضله ای است که از آرمان های الهی و آرزوی همه پیامبـران و انسان های نیک ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سرشت نشات می گیرد.در گستره قرآن و روایات، این عصر،واجد شاخص های مذکور به طور ثابت و کامل است .
خلاصه ماشینی:
به نظر مـي رسد مفهـوم ايـن روايات اين مطلـب را به ذهن متـبـادر مي کند که قـرآن در زمان ظهور قائـم (ع) به صـورت کامل پياده مي شـود و چون قبـل از آن حدود قرآن به طور تام مورد عمل افراد قرار نمي گرفت و به ديگر بيان عاملان قرآن اندک و قاريان الفاظ ظاهري قرآن فراوان بودند، در زمان ظهور به دليل وجود مدينه فاضله و الزام تمامي کارگزاران به تمامي فرامين الهي که در قالب آيات قـرآن بروز و نمود يافته ، قرآن به شکل عملي نه صرفا تئوري بلکه به شکل کاربردي که در اغلب موارد بر مردم سخت است تا به کار گرفته شود، آموزش داده مي شود.
از امام صادق (ع) در تفسير آيه :ئهو الذي أرسل رسوله بالهدي ودين الحق ليظهره علي الدين کله ولو کره المشرکون ( چنين نقل شده:« و الله ما نزل تأويلها بعد،و لا ينزل تأويلها حتي يخرج القائم (ع)،فإذا خرج القائم (ع) لم يبق کافر بالله العظيم و لا مشرک بالإمام إلا کره خروجه حتي لو کان کافر أو مشرک في بطن صخرة ، قالت : يا مؤمن ، في بطني کافر فاکسـرني و اقتله ؛به خدا سـوگند هنوز محتـواي اين آيه تحقق نيافته است و تـنـهـا زماني تحقق مي پذيـرد که «قائم خروج کند و به هنگامي که او قيام کند کسي کـه خـدا را انکار نمايد در تمام جهان باقي نخواهد ماند.