خلاصه ماشینی:
"البته وقتی برنامه در دو سطح ملی تنظیم میشود هدفش تنها ساکنان شهرها نیست بلکه شهر و روستا را باهم میبیند ولی تجربه نشان داده که در عمل برنامهها در شهرها اجرا میشوند و در روستا به علل مختلف کمتر اجرا میشوند و لذا ضرورت دارد که در برنامههای اساسی،سهم روستا مشخصتر بیان شود نمونه آن در بخش آموزش و پروش آمده است در قسمت(اهداف کمی)چنین میگوید(نسبت دانشآموزان روستا به کل کشور از 39/5 درصد در سال 1367 به 41 درصد در سال 1372 افزایش مییابد) یا در قسمت«سیاستها و خط مشیهای کلی»در همین بخش میگوید«تأمین قسمتی از نیروی انسانی موردنیاز آموزش ابتدائی و سوادآموزی از طریق گسترش دانشسراها و تربیت معلم برای روستاها و مناطق محروم و عشایر» و در قسمت(برنامه اجرایی)همین بخش میگوید(تبدیل تدریجی کلاسهای پنج پایه روستاها به حداکثر سهپایه و رفع تبعیض نسبی از نظر مدت مفید آموزش روزانه بین مدارس یکپایهای و پنجپایهای).
کسانی که در تحقیقات روستائی شرکت دارند مطلع هستند که روستائیان کشور ما در جواب دادن به سؤالات پرسشگران بسیار محافظهکارانه عمل میکنند و به سختی میتوان جلب اعتماد آنها را کرد و به همین دلیل در این تحقیق برای کسب اطلاع از روستائیان،علاوه بر پرسشنامه،از مصاحبه حضوری نیز استفاده شده است و برای انجام دادن مصاحبهها نیز،فنون مشاهده و مصاحبه در مددکاری اجتماعی بکار گرفته شده است به این صورت که محقق با حضور در روستا و مشارکت در محلهای تجمع مردم روستا مثل مسجد،میدان ده محل آفتابنشینی روستائیان،شورای ده،آسیاب،مزرعه و غیره و با رفتاری صادقانه به نوعی با روستائیان به«همدلی»میرسد و پس از جلب اعتماد روستائیان و گاه در فرصت دیگری به تکمیل پرسشنامه و انجام مصاحبه میپردازد."