خلاصه ماشینی:
"اما گفتنی است که امروزه واژگان تعاون،همکاری و مشارکت به عنوان اصطلاح در علوم اجتماعی و زیستی مطرحاند و اگرچه پایۀ اصطلاحات علوم اجتماعی در زبان عادی قرار دارند اما باید دید امروزه در ادبیات علوم اجتماعی کاربرد و تعریف آنها چگونه است؟به عبارت دیگر غالب نویسندگان علوم اجتماعی،این واژگان را مترادف به شمار میآورند یا خیر؟ امروزه چه در مطبوعات و چه در ادبیات مربوط به تعاون و علوم اجتماعی به کار بردن کلمات تعاون،همکاری،یاری،یاوری،یاریگری و...
وجود مشارکت سیاسی مردم حتی در نظامهای دیکتاتوری از آنجا ناشی میشود که مشارکت سیاسی تنها رأی دادن و یا حرکات مثبت و موفق و قانونی نیست و به قول"مایرون وینر"«مشارکت سیاسی هر عمل داوطلبانۀ موفق یا ناموفق،سازمان یافته یا بدون سازمان، (1)-در اینباره نک به:مرتضی فرهادی،«آدمگری و یاریگری»،فصلنامه علوم اجتماعی،ش 14 و 15 (تابستان و پاییز 1381) دورهای یا مستمر،شامل روشهای مشروع و نامشروع برای تأثیر بر انتخاب رهبران و سیاستها و ادارۀ امور عمومی در هر سطحی از حکومت محلی یا ملی است.
نگارنده با وجود استفادۀ بسیار از کتاب ارزنده رهیافتهای مشارکت در توسعه روستایی برخلاف این عبارت کتاب که اصطلاحاتی نظیر"خودیاری"و"تعاون"را سبب افزایش ابهام در معنای مشارکت میداند؛معتقد است که از قضا در برابر واژگان تعریفناشده بسیاری که در تعاریف مشارکت وارد شدهاند اصطلاح"خودیاری"و"تعاون"به نسبه تعریف شدهتر و تا اندازه زیادی روشنگر مفهوم مشارکتاند.
آقای دکتر انصاری از استادان تعاون دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در اولین صفحه کتاب مبانی تعاون مینویسد:«لغت تعاون که از زبان عربی گرفته شده و معادل فارسی آن همکاری،به معنی یکدیگر را یاری کردن،به هم یاری رساندن،همدستی،یاری و دستگیری است که مفهوم مشارکت در یک امر و اقدام جمعی در جهت هدف مشخص و معینی را نیز میرساند."