چکیده:
هدف پژوهش حاضر تحلیل بازدهی نظام آموزش عالی در کشور ایران در سطح اقتصاد کلان (بازدهی خصوصی و بازدهی اجتماعی) بود. برای محاسبه بازدهی از معادله کلان مینسر استفاده شده است؛ این معادله با استفاده از داده های سری زمانی 32 سال (1389-1358) برای متغیرهای بهره وری نیروی کار، نسبت سرمایه به کار، متوسط سالهای تحصیل، تجربه کاری نیروی انسانی متخصص و واردات کالاهای سرمایه ای در ده حالت مختلف برآورد شده است. نتایج تخمینها نشان می دهد که یک سال افزایش در متوسط سالهای تحصیلات عالی، بهره وری نیروی انسانی را 77 درصد افزایش می دهد. متوسط بازدهی نهایی آموزش عالی در کشور ایران در 32 سال گذشته 77 درصد و بازدهی کلان در سال 1389حدود 44 درصد بوده است.
The purpose of current article was to analyze the return of Iran’s higher education system at the macroeconomic level (private and social returns). Return rate was measured by estimation of «macro-Mincer regressions». The regressions was estimated for variables of labor productivity، working capital ratio، average years of schooling، human force expert work experience and import capital goods by using time series data for 32 years (1979-2010) in ten different conditions. Estimation results indicated that one year increase in average years of higher education will increase labor productivity by 77 percent. The average marginal return of higher education in Iran in the last 32 years was 77 percent and total macroeconomic return in 2010 was about 44 percent.
خلاصه ماشینی:
مطالعاتي که در آنها از الگوهاي نئوکلاسيک براي تحليل اثر سرمايه انساني بر رشد اقتصادي ايران استفاده شده است (Motafaker Azad, Beheshti & Mamipour, 2009; Nili & Nafisi, 2004; (٢٠٠٣ ,Salehi ;٢٠٠٣,Emadzadeh &Sadeghi ؛ ٢.
با فرض بازدهي ثابت به مقياس، با تقسيم معادله (٦) بر نيروي کار (L)t، معادله (٧) به شکل زير به به دست ميآيد: y(t)=A(t)k(t)ah(t)b (7) در سال ١٩٨٨ لوکاس(١٩٨٨ ,Lucas) سرمايه انساني را هم به عنوان نهاده مستقل براي نشان دادن اثرهاي خارجي سرمايه انساني (افزايش بهرهوري ديگران) و هم به همراه نيروي انساني به عنوان پيوست نيروي انساني وارد تابع توليد کلان کرد: Y(t)=AK(t)a[u(t)H(t)]lh(t)g (8) a در اين الگو (ha)t سرانه سرمايه انساني نيروي کار در اقتصاد را نشان ميدهد که اثرهاي خارجي سرمايه انساني را منعکس ميسازد، A سطح فناوري فرايند يا بهرهوري کل عوامل را نشان ميدهد که ثابت در نظر گرفته شده است ، (u)t سهم زمان تخصيص داده شده به توليد کالا و خدمات وg عامل اثرهاي جانبي سرمايه انساني را بيان ميکنند.
بر اين اساس، بيشتر محققان ; ٢٠٠٧ ,Soto &Cohen ;١٩٩٩,Jones &Hall ) (٢٠١٠ ,Lee &Barro سرمايه انساني را تابعي از آموزش رسمي دانسته و تابع سرمايه انساني هر واحد نيروي کار را به صورت معادله (١٥) تصريح کرده اند: h(t)=e(s(t)) (15) f در اين رابطه (h)t ميزان موجودي سرمايه انساني يک فرد (به مثابه نيروي کار) در سال t را نشان ميدهد که مدت تحصيل رسمي ( (s)t) در نظام آموزشي است .
Human capital, education distribution of labour force and economic growth: The case of Iran (2000- 1966).