چکیده:
تحولات شتابنده و روزافزون، تغییر مداوم نگرشها و پیـدایش نظریـه هـای متنـوع ادبی در این زمانة دائما نوشونده، ادبیات داستانی را نیز تحت تاثیر قرار داد و سـبب شد تا داستاننویسان نیز- ناخودآگاه و گاه با ادراکی برآمده از خودآگاهی نـوین - بـا کنار نهادن قواعد پیش بنیاد، روایت هایشان را با وضعیت جهان جدید همسو کنند. از آنجا که کاربست شیوة روایی مرگ مولف در رمان «هیس » از محمدرضا کاتب ، در مقایسه با سایر شاخصه های محوری آثار پسامدرن، برجستگی چشم پوشـی ناپـذیری دارد و همین امر سبب شده تا این اثر ظرفیت های لازم و مناسبی برای ایـن نـوع از خوانش خاص فرامدرنی داشته باشد. نویسندگان این جسـتار برآننـد تـا اسـتفاده از شیوة توصیفی - تحلیلی نشان دهند که نویسنده در کنار بـه کـارگیری سـایر فنـون فرانوگرایانه ، از این شگرد به صورت ویژه، همراه با تنوع و فراوانی چشـمگیری بهـره جسته و از این نظر موفق به عرضة اثری شاخص به جامعة ادبی شده است . کاتب ، شاخصة مرگ مولف را عمدا با شکل های گوناگون آن در جایجای این رمان به کارگرفته و در کنار آزادی عمل اشخاص داستان، فضاهای مناسـب را نیـز بـرای ورود خوانندگان به متن داستان فراهم کرده تا جمهوریت صـداها در اثـر او طنـین رساتری داشته باشد.
Increasing evolutions، constant change in attitudes and emergence of various literary theories in this constant renewing world has affected story literature too and caused story writers – sometimes unaware and sometimes with awareness coming from a new self-consciousness - to make their stories compatible with the condition of new world، by missing out fixed principle. Since applying the narrative method of “Death of Author” in Hiss Novel by Muhammad Reza Kateb is unforgettable in comparison with other main features of Post-modern work، this made the work to have necessary and appropriate capacities for this type of special postmodern reading. Authors of this article، using library and descriptive-analytic method، attempt to show that Hiss author، along with other postmodern techniques، uses this technique particularly with brilliant varieties and differences، and by so doing he could have introduced a masterpiece into the literary community.
Kateb uses Death of Author intentionally in various forms and in different parts of this novel; he also produced suitable spaces for readers to enter into the story text along with freedom of action for story characters so that republicity of voices are clearer in his work.
خلاصه ماشینی:
بررسی و تحلیل رمان «هیس » با توجه به مؤلفه های وجودشناسانة پست مدرن * مهدی خادمی کولایی ** غلامحسین ملازاده چکیده تحولات شتابنده و روزافزون، تغییر مداوم نگرشها و پیـدایش نظریـه هـای متنـوع ادبی در این زمانة دائما نوشونده، ادبیات داستانی را نیز تحت تأثیر قرار داد و سـبب شد تا داستاننویسان نیز- ناخودآگاه و گاه با ادراکی برآمده از خودآگاهی نـوین - بـا کنار نهادن قواعد پیش بنیاد، روایت هایشان را با وضعیت جهان جدید همسو کنند.
از آنجا که کاربست شیوة روایی مرگ مؤلف در رمان «هیس » از محمدرضا کاتب ، در مقایسه با سایر شاخصه های محوری آثار پسامدرن، برجستگی چشم پوشـی ناپـذیری دارد و همین امر سبب شده تا این اثر ظرفیت های لازم و مناسبی برای ایـن نـوع از خوانش خاص فرامدرنی داشته باشد.
خالی گذاشتن متن در «هیس » به صورتهای نقطه چین ، پرانتـزهای خالی ، جملـه هـا و عبارتهای ناتمام و صفحه های سفیـد و نیز استفاده از عنصر عدم قطعیـت ، پرانتزهـای پر، روایـت های متعدد از رخدادی واحد، دعوت آشکارا و ضـمنی از خواننـده بـرای ربـط دادن رویدادهای به ظاهر نامرتبط ، «کولاژ (٦)»، خودمختاری و اعتراض شخصـیت داسـتانی به نویسندهاش و اشارة استعاری به مرگ نویسنده اصـلی کتـاب، نشـان از جـاری شـدن تکنیکهای نوین روایی در این اثر دارد که با مرگ مؤلف و منزلت یافتن خواننده، زمینه پیدایش آنها فراهم شده است .
بدین ترتیب مرگ مؤلف در این رمان علاوه بر قرارگرفتن در ردیـف یـک شگرد روایی ، اساسا به عنوان یکی از مضامین داستانی نیز مورد استفاده قرار گرفته است : «می گفت : «من فکر می کـنم اکـرم اهـل نوشـتن اسـت ؛ امـا بـه اسـم حقیقـی اش کتابهایش را چاپ نمی کند.