چکیده:
این پژوهش به منظور مقایسه اثر آموزش تلفیقی با آموزش سنتی بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان پایه سوم دوره راهنمایی شهرستان قدس انجام گرفت. روش تحقیق نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری، شامل دانش آموزان پایه سوم راهنمایی شهرستان قدس که در سال ۱۳۹۱ مشغول به تحصیل بودند، میباشد. به منظور انتخاب نمونه آماری، از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد. بدین ترتیب، یکی از مدارس شهرستان قدس که مجهز به امکانات لازم جهت اجرای آموزش تلفیقی بود انتخاب، و از میان کلاس های پایه سوم، دو کلاس به عنوان گروه های آزمایش و شاهد انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، آزمون تفکر انتقادی کالیفرنیا و شادکامی آکسفورد بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون گرفته شد، سپس یک نیمسال تحصیلی گروه آزمایش با روش آموزش تلفیقی و گروه شاهد با روش سنتی آموزش دیدند. پس از پایان نیمسال، از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های آمار توصیفی شامل میانگین و انحراف معیار و در بخش آمار استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد، آموزش تلفیقی در مقایسه با روش سنتی تأثیر بیشتری بر تفکر انتقادی و شادکامی دانش آموزان دارد.
خلاصه ماشینی:
com برای دانشآموزان گروه آزمایش طراحی شد و مطالب مربوط به درس، موضوع درس جلسه بعد، فیلمهای آموزشی مرتبط و فایلهای الکترونیکی در آن ارایه و هر هفته به نظرات دانشآموزان بازخورد مناسب داده میشد.
در ادامه، نحوه آموزش گروه آزمایش به تفکیک هر جلسه و به صورت مختصر ارایه شده است، لازم به ذکر است برای آموزش گروه شاهد از روش سنتی استفاده شد.
محاسبات مربوط به برابری واریانسها براساس آزمون لوین (به تصویر صفحه مراجعه شود) فرضیه اول: آموزش تلفیقی در مقایسه با آموزش سنتی بر تفکر انتقادی دانشآموزان پایه سوم راهنمایی تأثیر بیشتری دارد.
نتایج تحلیل کوواریانس برای مقایسه آموزش تلفیقی و آموزش سنتی بر تفکر انتقادی (به تصویر صفحه مراجعه شود) نتایج جدول 3، نشان میدهد میانگین تفکر انتقادی گروههای آزمایش و شاهد پس از حذف اثر پیشآزمون به طور معناداری با هم تفاوت دارند.