چکیده:
منطقه آسیای مرکزی و قفقاز از دیرباز به خاطر موقعیت ژئوپلیتیکی خود مورد توجه قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای بوده است . در دوران اتحاد جماهیر شوروی، به خاطر تسلط روسها بر این منطقه امکان حضور دیگر قدرتها کاسته شد، ولی پس از فروپاشی شوروی و استقلال کشورهای این منطقه ، امکان حضور قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای در این منطقه فراهم گردید. یکی از مواردی که زمینه حضور دیگر قدرتها در این منطقه را فراهم کرده است ، ذخائر نفت و گاز این منطقه میباشد. همواره کشورها برای سرمایه گذاری در حوزه نفت وگاز به سود اقتصادی ناشی از سرمایه گذاری و همچنین ملاحظات امنیتی و فنی مراحل استخراج و به ویژه انتقال آن توجه مینمایند. به دلیل محصور بودن کشورهای این منطقه در خشکی و عدم دسترسی آنها به آبهای آزاد و همچنین به دلیل بحرانها و درگیریهایی که بین برخی از کشورهای این منطقه وجود دارد باید دید که آیا قدرتهای منطقه ای و فرامنطقه ای که پس از فروپاشی شوروی وارد این منطقه برای سرمایه گذاری در حوزه ذخائر نفت و گاز گردیدهاند، ملاحظات اقتصادی، امنیتی و فنی را برای سرمایه گذاری در نظر گرفته اند؟ فرضیه این نوشتار بدین صورت است که برای کشورهایی که به سرمایه گذاری در این منطقه پرداخته اند ملاحظات سیاسی نسبت به ملاحظات امنیتی، اقتصادی و فنی از الویت بیشتری برخوردار بوده است .
خلاصه ماشینی:
افزایش وابستگی اتحادیه اروپا به ذخائر نفت و گاز روسیه ، به عنوان ابزاری موثر (بوسیله روسها) برای فشار سیاسی نه تنها بر کشورهای اروپایی بلکه بر کشورهایی مثل بلاروس و اوکراین ، که مسیرهای انتقال انرژی از سرزمین آنها صورت میگیرد، مورد استفاده قرار میگیرد.
روسها نیز با حفظ موقعیت خود و همچنین با افزایش خطوط لوله در مسیر خود به دنبال حفظ انحصار خود در انتقال گاز منطقه آسیای مرکزی و قفقاز به اروپا هستند (١٠٤ :٢٠١٠ ,Tokmanishvili &Papava ).
در مورد ارتباط نظریه اقتصاد سیاسی با اهداف کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی و قفقاز میتوان گفت که ، هدف این کشورها از نفوذ خود در این منطقه صرفا سود اقتصادی حاصل از سرمایه گذاری در استخراج انرژی و خطوط لوله این منطقه نمیباشد؛ بلکه اهداف سیاسی و استراتژیکی هر کدام از این کشورها منجر به نفوذ آنها در این منطقه گردیده است .
در مورد ارتباط نظریه اقتصاد سیاسی با اهداف کشورهای منطقه ای و فرامنطقه ای در آسیای مرکزی و قفقاز میتوان گفت که ، هدف این کشورها از نفوذ خود در این منطقه صرفا سود اقتصادی حاصل از سرمایه گذاری در استخراج انرژی و خطوط لوله این منطقه نمیباشد؛ بلکه اهداف سیاسی و استراتژیکی هر کدام از این کشورها منجر به نفوذ آنها در این منطقه گردیده است .