چکیده:
هاروکی موراکامی، یکی از مطرح ترین نویسندگان کنونی جهان است و رمان کافکا در کرانه نیز به عنوان یکی از پرفروش ترین و بهترین آثار او شناخته میشود. این مقاله به تحلیل روایت شناختی رمان کافکا در کرانه از منظر دو نظریه روایت شناسی و اسطوره شناسی میپردازد. در این راستا، پس از بررسی رویکرد رولان بارت به روایت شناسی، روایت کافکا در کرانه با استفاده از یک جدول نشان داده می شود. آنچه در این رمان ، نظرها را به خود جلب میکند، وجود یک الگوی اسطوره ای آیین گذار و بلوغ ، براساس آن چیزی است که جوزف کمپبل در قهرمان هزارچهره مطرح کرده است . در پایان نیز به این سوال پاسخ داده میشود که چگونه روایت اسطوره ای گذار و بلوغ ، خود را مجددا در این رمان تکرار کرده است و چگونه این آیین جهان شمول ، در فرهنگ های مختلف ، عناصری را در خود می آمیزد و درعین حال ، در پس روایت ها باقی میماند.
خلاصه ماشینی:
"درواقع ، این رمزگان ، معمایی را شرح می دهد که روایت را به پیش میبرد و درعین حال ، موانعی را نیز که سبب ایجاد تعلیق می شوند، دربرمی گیرد؛ ٢) رمزگان پروآیرتیک ١ یا کنش ها که به سطح کنش ها- که در کتاب درآمدی بر تحلیل ساختاری روایت ها آمده - اشاره دارد و به همان سیاق ساختارگرایانه ، سکانس ها را مشخص و نامگذاری میکند؛ ٣) رمزگان نمادین که هدف اصلی اش آن است که نشان دهیم یک قلمروی خاص را میتوان از چند دیدگاه مختلف بررسی کرد.
رمان به ما نشانه هایی میدهد مبنی بر اینکه به احتمال زیاد، میس سائه کی مادر گمشدة کافکا است و ناکاتا با پیداکردن سنگ مدخل ، شاید به نوعی میخواهد مشکل فراموشی خودش را حل کند، اما این مرحله درواقع ، مرحلۀ حیله گری مورد نظر بارت است ؛ زیرا پاسخ صحیح معما، اینها نیست .
در الگوی جوزف کمپبل ، سلوک شامل این مراحل است : دعوت به آغاز سفر، رد دعوت ، امدادهای غیبی، عبور از نخستین آستان ، شکم نهنگ ، آزمون ها، ملاقات با خدابانو، زن در نقش وسوسه گر، آشتی و یگانگی با پدر، خدایگان ، برکت نهایی، امتناع از بازگشت ، فرار جادویی، دست نجات از خارج ، عبور از آستان بازگشت ، ارباب دو جهان ، و رها و آزاد در زندگی (کمپبل ١٣٨٧: ٢٥١)، اما اینکه این الگو چطور در این رمان بازتاب یافته است ، در ادامه بررسی میشود.
الگوی سفر قهرمان و بررسی آن در کافکا در کرانه پیش از هرچیز باید اشاره کرد که مهم ترین مسئله ای که در مورد ساختار روایی این رمان وجود دارد، وجود دو روایت موازی و در کنار هم ، اما با یک درون مایۀ مشترک است ."