چکیده:
نظام بینالمللی از آغاز دهة70 پس از سقوط دیوار برلین و تغییر حکومتهای کمونیستی شرق اروپا و در پی آن با فروپاشی شوروی دچار تحول اساسی شدهاست. این تحول بهویژه پس از حادثة 11 سپتامبر با دگرگونی قابل توجهی در سیاستها و روشها روبهرو شد. در این شرایط جدید، رسانهها بهعنوان جلوداران اصلی این حرکت قلمداد میشوند.
امروزه دیگر رسانه مانند گذشته فقط منعکسکنندة رفتار سیاستمداران و کشورها نیستند، بلکه بهعنوان بازیگران فعال در میدان سیاست در تصمیمسازی و حتی تصمیمگیریها نقش موثری ایفا میکنند. در جوامعی مثل ایران که رسانهها میتوانند افراد را در حوزههای فرهنگی ترغیب کنند، این دیپلماسی نقش بسزایی دارد. در فضای موجود برای مقابله با تهاجم وسیع رسانهای دشمنان نظام، یکی از راههای معقول و منطقی ایجاد جریان خبرسازی بهعبارتی دیپلماسی رسانهای فعال با همکاری نهادهای درگیر دیپلماسی همچون وزارت خارجه و ... است.
در این راستا شناخت دیپلماسی رسانهای مهم و از اهمیت بسزایی برخوردار است، این مقاله در نظر دارد تا با روش توصیفیـ تحلیلی، با تعاریف دیپلماسی و دیپلماسی عمومی، دیپلماسی رسانهای را توصیف و نقش و کارکرد دیپلماسی رسانهای، ابزارهای دیپلماسی رسانهای و مفروضات کارکرد رسانهها در عرصة دیپلماسی را بیان و در پایان مدلهای دیپلماسی رسانهای را تشریح کند
The international order has faced fundamental changes since the beginning of the 1970s and following the fall of the Berlin Wall, change of communist governments in East Europe and collapse of the Soviet Union. This development was faced with considerable transformation in policies and procedures especially after 9/11. Under the new conditions, the mass media are considered the main vanguards of this movement. Today, the media are not merely reflecting the conducts of statesmen and states as they used to do in the past, but they play an effective role as active players in the political arena in decision making and even decision taking. In communities such as Iran where the media can persuade people in cultural fields, this diplomacy plays a significant role. To counter the broad media inroad of the enemies of the establishment, one of the rational and reasonable ways under the current atmosphere is building agenda or in other words active media diplomacy in cooperation with concerned institutions such as the Ministry of Foreign Affairs… In this line, recognition of media diplomacy is imperative and enjoys considerable importance. By using descriptive-analytical method and definitions of diplomacy and public diplomacy, this paper intends to define media diplomacy and describe the role and function of media diplomacy, its tools and instruments and functions of media in the diplomatic arena and finally explain media diplomacy models
خلاصه ماشینی:
در جهان کنونی دیگر روابط بین کشورها همچون گذشته نیست که تنها دولتها و حاکمیتها از یکدیگر تأثیر بپذیرند، بلکه در عرصة جدید، افزون بر دولتها، افکار عمومی کشورها یا به تعبیر بهتر افکار عمومی جهانی، یک عامل تأثیرگذار محسوب و در برنامهریزیهای روابط بینالملل منظور میشود که در این بین رسانهها نقشآفرین هستند.
واژة دیپلماسی از نمونه واژههایی است که در حوزههای مختلف علوم سیاسی و روابط بینالملل از معانی مختلفی برخوردار بوده و از دیدگاهها و ابعاد گوناگون تعاریف زیادی برای آن بیان شدهاست، که با ظهور رسانهها در عصر جدید معنی و کارکردهای متفاوتی را در روابط بین دولتها ایجاد کردهاست.
(ظریف، 1387: 43) به اعتقاد بارستون، دیپلماسی مدیریت روابط کشورها با یکدیگر و میان کشورها با دیگر بازیگران بینالمللی است؛ این بازیگران شامل گروهها، سازمانها و افرادی هستند که در کنار دولتها دیپلماسی را بهعنوان نظامیاطلاعاتی برای بیان و دفاع از منافع و اعلان تهدیدها و اولتیماتومها بهکار میبرند (Bartson, 1997: 1).
(هادیان و احدی، 1388: 85) بر طبق تعریف پایگاه رسمی اینترنتی وزارت امور خارجه و مشترک المنافع بریتانیا، دیپلماسی عمومی، "دستیابی به اهداف سیاسی از طریق کار با عموم مردم در کشورهای خارجی" است.
(Larson, 1998: 5) دیپلماسی رسانهای (Media Diplomacy) را باید هنر ایجاد ارتباط میان کشورها، حلوفصل اختلافات محیط بینالملل و اقناع جوامع دیگر از طریق رسانههای جهانی دانست که در این میان تلویزیون جهانی نقش مهمی برعهده دارد.
دعاگویان، داود (1388)، "نقش تلویزیون جهانی در دیپلماسی رسانهای و سیاست خارجی"، فصلنامة افق، سال 6، شمارة67.