خلاصه ماشینی:
"دوم اینکه با توجه به باور شباهت عملکرد قواعد نحوی و ساختواژی در این نگرش،میتوان فرض کرد که ساختواژه و نحو برطبق اصول مشترکی که برگرفته از ویژگیهای درونی ساختار هر زبان است عمل میکنند و این میتواند توجیگر دلیل اول باشد:اینکه الگوهای پیوندی در زبانهای دنیا بسیار رایجند و بیشتر یافت می شوند(هسپلمث و سیمز 44:2010).
یکی از رویکردهای مطرح در این نگرش رویکرد واژه و صیغگان Word &) (Paradigm-WP است(توجه کنید که در این تحقیق این رویکرد،یکی از رویکردهای نگرش واژه بنیاد معرفی شده درحالیکه در هسپلمث و سیمز(54:2010)چنین امده که تمام رویکردهای واژهبنیاد به صورت گروهی،تحت عنوان WP مشخص میشوند و علت این امر این است که ما در این مقاله دو مدل دیگر از رویکرد واژه بنیادی را ارائه خواهیم داد که عناوین خاص خود را دارند و طبق ادعای برخی،از مدلهای WP متفاوتند.
با توجه به انچه تاکنون گفته شد و این نکته که حتی رویکردها و مدلهایی مانند IP)Item & Process) و WP را برخی به گونهای تکواژبنیاد میدانند تا واژه بنیاد و مدلهایی مانند ساختواژه کل واژه،مدلهای واژهبنیاد حقیقی نامیده میشوند و مدلهایی مانند ساختواژه توزیعی مدلهای تکواژبنیاد نام گرفتهاند به نظر میآید پیوستاری وجود دارد که یکسر ان مدلهای تکواژ-بنیاد کامل و سر دیگر مدلهای واژهبنیاد حقیقی قرار دارند و بین این دو نهایت،مدلهایی هستند که کمابیش از هردو نگرش استفاده میکنند.
در اینجا با ارائه برخی مثالهای واژ-واجی از زبان فارسی نشان میدهیم که در ساختواژه بدون تقطیع چگونه این موارد تحلیل میشوند: {jاسکنj} پیشتر گفتیم که در مدل مونترال امکان اینکه نتیجه راهبرد واژهسازی(ساختواژی)به لحاظ اوایی صورت نادرست باشد،وجود دارد."