چکیده:
<font face="Times New Roman" size="3"> </font><p class="Heading0" style="margin: 0cm 33.15pt 0pt 35.45pt; text-align: justify;" dir="rtl"><span lang="FA" style="font-family: "B Lotus"; font-size: 12pt; font-weight: normal; mso-font-kerning: 0pt;">روشهای متفاوتی جهت اولویتبندی و انتخاب قابلیتهای چابکی سازمان ارائه گردیده است که اغلب آنها جزء روشهای تصمیمگیری چند معیاره جبرانی میباشند. در این مقاله تلاش میشود با بهرهگیری از تکنیکهای تحلیل پوششی دادهها (</span><span dir="ltr"></span><span style="font-size: 12pt; font-weight: normal; mso-bidi-font-family: "B Lotus"; mso-font-kerning: 0pt;" dir="ltr"><span dir="ltr"></span><font face="Times New Roman">(</font></span><font face="Times New Roman"><span style="font-size: 10pt; font-weight: normal; mso-bidi-font-family: "B Lotus"; mso-font-kerning: 0pt;" dir="ltr">DEA</span><span dir="rtl"></span></font><span lang="FA" style="font-family: "B Lotus"; font-size: 12pt; font-weight: normal; mso-font-kerning: 0pt;"><span dir="rtl"></span>،و تاپسیس فازی، رویکردی جهت اولویتبندی قابلیتهای چابکی بر اساس نیازهای محیطی سازمان، ارائه گردد. پژوهش حاضر در دو مرحله متوالی انجام گرفته است. در مرحله اول محرکهای چابکی سازمان شناسایی شده و در مرحله دوم<font size="3"><font face="B Lotus"><span style="mso-spacerun: yes;"> </span>قابلیتهای چابکی بر اساس اثربخشی و تاثیرشان جهت غلبه بر محرکهای استخراج شده از مرحله اول، اولویتبندی میگردند. در مرحله اول محرکهای چابکی سازمان با بهرهگیری از تکنیک تاپسیس فازی و رویکرد برنامهریزی کسری و بر اساس سه معیار دشواری پاسخگویی، میزان اثرگذاری بر فعالیتهای سازمان و شدت تغییر، رتبهبندی شده و محرکهای کلیدی انتخاب میشوند. در مرحله دوم، با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادههای</font></font></span><span dir="ltr"></span><span lang="FA" style="font-size: 12pt; font-weight: normal; mso-bidi-font-family: "B Lotus"; mso-font-kerning: 0pt;" dir="ltr"><span dir="ltr"></span><font face="Times New Roman"> </font></span><span lang="FA" style="font-family: "B Lotus"; font-size: 12pt; font-weight: normal; mso-font-kerning: 0pt;">فازی، قابلیتهای چابکی استخراج شده از ادبیات تحقیق بر مبنای تاثیرشان بر عوامل محرک کلیدی، ارزیابی و اولویتبندی میشوند. روش ارائه شده در یکی از صنایع بزرگ قطعهساز دولتی مورد آزمون قرار گرفته است</span><span dir="ltr"></span><span style="font-size: 12pt; font-weight: normal; mso-bidi-font-family: "B Lotus"; mso-font-kerning: 0pt;" dir="ltr"><span dir="ltr"></span><font face="Times New Roman">.<o:p /></font></span></p><font face="Times New Roman" size="3"> </font>
خلاصه ماشینی:
"جدول (12): محاسبه میانگین هندسی کارایی برای واحدهای تصمیم گیرنده (قابلیتها) رتبه کارایی نسبی DMU 4 154/1 8668/0 7328/0 0253/1 داشتن کارکنان چند مهارته، شایسته و توانمند 6 080/1 9258/0 8571/0 000/1 کیفیت بالای محصولات و خدمات 12 833/0 2005/1 000/1 4412/1 اثر بخشی از نظر هزینه 10 976/0 0249/1 000/1 0504/1 طراحی و تولید محصول در کوتاهترین زمان ممکن 8 005/1 9953/0 9624/0 0294/1 کارایی و اثربخشی عملیات (ناب بودن) 5 150/1 8692/0 7463/0 0124/1 یکپارچگی و انسجام بخش های سازمان 7 060/1 9437/0 8905/0 000/1 سرعت در زمان تحویل 2 198/1 8347/0 6967/0 000/1 فعالیت افراد توانمند در قالب تیم های کاری 3 163/1 8599/0 7395/0 000/1 انعطاف پذیری در الگو و حجم محصولات تولیدی 1 200/1 8330/0 6939/0 000/1 رهبری و سرآمدی در استفاده از فناوری های جاری 11 973/0 0273/1 000/1 0553/1 تغییر و بهبود مستمر 9 000/1 000/1 000/1 000/1 طراحی درست محصولات در بار اول 5- نتیجهگیری در این پژوهش با هدف کمک به مدیران جهت انتخاب قابلیت های چابکی مورد نیاز سازمان، روشی برای ارزیابی و رتبهبندی قابلیتهای چابکی مورد نیاز سازمان ارائه گردید که در آن، تکنیکهای تاپسیس فازی و تحلیل پوششی داده ها به منظور شناسایی محرک ها و قابلیت ها، مورد استفاده قرار گرفتند."