چکیده:
دین زرتشتی، مانند دیگر ادیان جهان، بر اهمیت زن، ازدواج و تداوم نسلها تاکید فراوان داشته، همواره جایگاه بسیار رفیعی برای زن در نظر گرفته است. ترسیم چنین جایگاهی برای زن، فقط به دین زرتشتی باز نمیگردد؛ حتی پیش از ورود آریاییها به ایران، ساکنان نخستین فلات ایران به نظام مادرسالاری پایبند بودند. بیشتر اندیشمندان غربی که درباره جایگاه زن در دین زرتشتی تحقیقاتی داشتهاند، سیمایی بسیار ضعیف و فاقد حق و حقوق و قدرت برای زنان در نظر گرفتهاند. اما با مراجعه به کتب فقهی و حقوقی زرتشتیان میتوان به جایگاه حقیقی زنان در دین زرتشتی پی برد؛ مخصوصا با مرور بر نقش آنها در امر ازدواج و مراسم آن، زایش، طلاق و حقوق متقابل زن و مرد نسبت به یکدیگر. این مقاله بر آن است تا با بررسی کتب فقهی و حقوقی زرتشتیان، جایگاه اصلی و حقیقی زن را در دین مزدایی بررسی کند و آداب و احکام مربوط به آنها را توضیح دهد.
خلاصه ماشینی:
"این آزادی عمل به اندازهای بود که اگر دوشیزهای میخواست حتی برخلاف میل والدین خود با پسری زناشویی کند، پدر و مادر او نمیتوانستند از این کار جلوگیری کنند و موبدان بدون رضایت والدین دختر نیز به تقاضای آنها بر طبق قانون ترتیب اثر میدادند (آذرگشسب، 1375: 169).
در دین زرتشتی وقتی مردی بدون داشتن فرزند مذکر بمیرد، زن او را به نزدیکترین خویشاوند آن مرد میدهند تا در صورت مرگ یا نازا بودن زن، با ازدواج مجدد، نسل بشر دوباره افزایش یافته و نیروهای الاهی گسترش یابند و در صورتی که کسی از این وظیفه غفلت کند، در حقیقت انسانهای زیادی را کشته و خود را با این کار تا ابد به بوتة فراموشی سپرده است.
در دین زرتشتی آمده است که اگر پدری از انجام وظیفة خود نسبت به دخترش کوتاهی ورزید، مثلا از روی امساک یا بیم از دست دادن او، وی را به موقع شوهر نمیداد، یا در این کار مجاهدتی نمیکرد، در این صورت دختر نمیتوانست به میل خود، و بدون اجازة پدر، به ازدواج غیرمشروع تن در دهد.
رضایت زن در امر ازدواج بسیار مهم است و نقش تعیینکنندهای دارد و حتی شروطی که ضمن عقد یک زن یا والدین او میتوانند وضع کنند و نیز ندادن جهیزیه زرتشتیان در مواقعی به دختر و بیان کردن این استدلال که خود دختر به عنوان گوهر گرانبها است، بیانگر جایگاه زن در دین زرتشتی است."