چکیده:
در این نوشته پس از بیان معانی مختلف فطرت ، اشاره ای به تقسیم هاو اقسام آن ، معنای برگزیده و تقسیم های مورد نظر از فطرت در این بحث و بیان مراد از واقع نمایی درهر یک از انواع فطریات ، به طرح دیدگاه هاو ادله اندیشمندان مسلمان درباره واقع نمایی امور فطری پرداخته وآنها را نقد کرده ایم . بر اساس دیدگاه فیلسوفان مسلمان پنج دلیل بر واقع نمایی فطریات میتوان اقامه کرد:واقع نمایی بر اساس حکمت الهی، بر اساس شرافت ویژه انسان ها، بر اساس مطابقت صورت انسان با خدا، بر اساس یادآوری عالم ذرو واقع نمایی از طریق قاعده تضایف . اما بر اساس نظر نگارنده هیچ یک از این ادله نمیتوانند واقع نمایی امور فطری را ثابت کنند؛ بلکه تنها در سه صورت میتوان واقع نمایی امور فطری را اثبات کرد: یکی آنکه علم فطری، علم حضوری به چیزی باشد؛ دیگر آنکه گرایشی فطری باشد که ریشه در علم حضوری به متعلق آن داشته باشدو سوم آنکه بتوان مصداقی از علم فطری تصدیقی
خلاصه ماشینی:
اما بر اساس نظر نگارنده هیچ یک از این ادله نمیتوانند واقع نمایی امور فطری را ثابت کنند؛ بلکه تنها در سه صورت میتوان واقع نمایی امور فطری را اثبات کرد: یکی آنکه علم فطری، علم حضوری به چیزی باشد؛ دیگر آنکه گرایشی فطری باشد که ریشه در علم حضوری به متعلق آن داشته باشدو سوم آنکه بتوان مصداقی از علم فطری تصدیقی استادیارو عضوهیئت علمی مؤسسه آموزشی وپژوهشی امام خمینی (ره ).
به هرحال آنها که به دیدگاه دوم باور دارندو معارف فطری را یادآوری آموزه های عالم ذر می دانند، درواقع سخنی شبیه نظریه استذکارافلاطون گفته اند، جز اینکه آموزه های افلاطون در این باره بشری ، غیرمعصومانه و با شائبه هایی همراه است که نه تنها دفاع عقلانی از آن ممکن نیست ، بلکه ادله عقلانی در برابر آن وجود دارد (ابوترابی ، ١٣٩٤، «ب »، فصل سوم )؛ درحالی که اصل وجود عالم ذرو برخی از ادعاهای مربوط به آن ، مستند به نص یا ظاهر قرآن کریم یا روایات معتبر است ؛ اما از این جهت که این آموزه ها یادآوری یافته های مستقیم جهانی قبل از تعلق روح به بدن این جهانی به شمارمی آیند، برای اثبات واقع نمایی آنها می توان همان دلیلی را اقامه کرد که پیش از این برای «واقع نمایی بر اساس یادآوری عالم مثل »اقامه شد.