خلاصه ماشینی:
"مجموعه نامهای وام گرفته شدۀ ایرانی را-که آچاریان به آنها اشاره داشته است-چه مؤنث و چه مذکر(و گاه به هر دو صورت)،حدود دو هزار نام میتوان تخمین زد.
ب. ریشۀ عربی+ریشۀ ایرانی/ریشۀ ایرانی+ریشۀ عربی 1-؟؟؟ [melikz?ade?] (مذکر) از ریشۀ عربی«ملک»+«زاده»ایرانی این نام در سدۀ شانزدهم و هفدهم کاربرد داشته است و بعدها در سال 1817 م،به شکل [melikzat] به کار رفته است.
ز. فارسی معاصر+ریشۀ ایرانی 1- [xanapet] از فارسی«خان»که اصل آن ترکی است ولی در فارسی معاصر کاربرد دارد+ pe?t پهلوی یک مورد در یادداشتی که بعد از سال 1437 م نوشته شده،دیده میشود.
در اینجا باید اضافه کنم که علاوه بر نامهای خاص،نامهای خانوادگی فراوانی نیز از ریشههای ایرانی گرفته شده است که امروزه در میان ارامنه کاربرد دارد،ولی کمتر کسی متوجه میشود که این نامها دارای ریشۀ ایرانی هستند.
مورد جالب دیگری که گفتن آن را در اینجا لازم میبینم،واژۀ سه بخشی است،مانند: ؟؟؟ [alaynorsah] (مذکر)(ترکی+ارمنی+فارسی) از ترکی [alay] «دسته،گروه»+ [nor] «تازه»ارمنی+«شاه»فارسی این نام در یادداشتی که در سال 1655 نوشته شده دیده میشود،ولی تاریخ دقیق کاربرد آن معلوم نیست.
2-؟؟؟ t'urvanda] یا [t'urvand (مؤنث) از فارسی«ترفند»و«ترفنده»به معنی نوبر و میوۀ نورس قدیمترین کاربرد این نام مربوط به سال 1338 است،سپس در سدههای شانزدهم و هفدهم تا نوزدهم نیز به کار رفته است(بنابر نظر آچاریان).
]تزویر،مکر،حیله(فرهنگ معین) 3-؟؟؟ [xanapet] (مذکر) از فارسی«خان»که اصل آن ترکی است ولی در فارسی معاصر کاربرد دارد+ [pet] ارمنی یک مورد در یادداشتی که بعد از سال 1473 نوشته شده،آمده است(بنابر نظر آچاریان)."