چکیده:
امروزه در کلاسهای درس، محیط کاری و حتی در جامعه شاهد نوعی دیدگاه سادهانگارانه و نهچندان مطلوب نسبت به درس جغرافیا هستیم که پیامد آن بیانگیزه بودن دانشآموزان و دبیران نسبت به یادگیری و تدریس این درس است. با توجه به اینکه جغرافیا بهعنوان یکی از کهنترین و پروسعتترین علوم بشری و در دنیای امروز بهعنوان یکی از علوم کاربردی مطرح است، شایسته است نسبت به تغییر وضعیت فعلی، گامهایی اساسی در مدارس و نظام آموزشی برداشته شود. با در نظر گرفتن این اصل که برای حل هر معضل و بحرانی در ابتدا نیاز به شناخت جامع وضع موجود و علل و عوامل بروز معضل و بحران داریم، هدف این پژوهش شناسایی موانع، مشکلات و ضعفهای تدریس و یادگیری درس جغرافیای متوسطه در استان کردستان است که سبب افت بالای دانشآموزان در این درس شده است. امید است این امر به شناخت وضع موجود، به دور از ذهنینگری بینجامد و بهصورت جامع برای برنامهریزی مناسب و رفع معضلات کنونی موثر و مفید باشد. پژوهش حاضر کاربردی و در زمرة پژوهشهای کیفی است. جامعة آماری تحقیق دبیران جغرافیای استان کردستاناند. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک تئوری بنیادی و نمونهگیری غیراحتمالی گلولة برفی استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از این واقعیت است که موانع، مشکلات و ضعفهای آموزش و یادگیری جغرافیا در استان کردستان ناشی از هفت مقولة ضعفهای نظام و ساختار آموزشی، نارساییهای کتب درسی، معضلات مربوط به فضا و تجهیزات آموزشی، ارزشیابی نادرست، ناتوانی نیروی انسانی و ضعفهای دانشآموزان، در بعد عوامل درونی، و نارساییهای خانواده و جامعه، در بعد عوامل بیرونی است.
خلاصه ماشینی:
"نتایج پژوهش حاکی از این واقعیت است که موانع، مشکلات و ضعفهای آموزش و یادگیری جغرافیا در استان کردستان ناشی از هفت مقولة ضعفهای نظام و ساختار آموزشی، نارساییهای کتب درسی، معضلات مربوط به فضا و تجهیزات آموزشی، ارزشیابی نادرست، ناتوانی نیروی انسانی و ضعفهای دانشآموزان، در بعد عوامل درونی، و نارساییهای خانواده و جامعه، در بعد عوامل بیرونی است.
در این راستا پژوهش کیفی حاضر که با رویکرد استقرایی از جزء شروع و با انجام فرایند کدگذاری مصاحبهها در سه مرحله به مدل کاربردی نهایی ختم شد، نشان داد که موانع، مشکلات و ضعفهای آموزش جغرافیا در استان کردستان ناشی از هفت مقولة ضعفهای نظام و ساختار آموزشی، نارساییهای کتب درسی، معضلات مربوط به فضا و تجهیزات آموزشی، ارزشیابی نادرست، نارساییهای نیروی انسانی و ضعفهای دانشآموزان در بعد عوامل درونی و نارساییهای خانواده و جامعه در بعد عوامل بیرونی است.
این مرحله از تحلیل، فرایند یکپارچهسازی مقولههاست به این ترتیب که با کنار هم قرار دادن مقولهها حول مقولة محوری بهعنوان مضمون اصلی، یک روایت نظری برای موضوع ارائه میشود یکی از روشهای مطلوب انجام تحقیقات کیفی روش تئوری بنیادی است؛ در این پژوهش بهمنظور گردآوری و تحلیل اطلاعات از این روش استفاده شده است.
مصاحبهشوندگان اظهار میداشتند که با توجه به ماهیت و دید سیستمی علم جغرافیا و پراکندگیهای فضایی، بهترین راهکار برای آموزش جغرافیا بهرهگیری از ابزار کارآمد فاواست، اما در سطح مدارس مشکلات فراوانی را عامل عدم بهرهگیری از فاوا برشمردند: از جمله اینکه بسیاری از مدارس استان بهویژه در نواحی روستایی هنوز هوشمند نشدهاند و اگر هم هوشمند شدهاند بهدلیل کمبود امکانات آنها تنها یک کلاس یا کارگاه هوشمند وجود دارد که آن هم بیشتر در اختیار دروس علوم پایه است."