چکیده:
زمینه: بیحوصلگی به عنوان یک حالت تنفر یا ناسازگاری با هر نوع تجربۀ تکراری مثل کار روزانه یا برخورد با افراد کسل کننده و ملالآور و بی قراری زیاد در شرایطی که رهایی از یکنواختی امکان پذیر نیست، تعریف میشود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین ساختار عاملی مقیاس آمادگی برای بی حوصلگی در دانشجویان ایرانی انجام شد. روش: جامعه پژوهش حاضر کلیۀ دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی 92-1391 بودند که تعداد 400 نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامۀ آمادگی برای بیحوصلگی فارمر و ساندبرگ پاسخ دادند. همه آزمودنیها بصورت داوطلبانه پرسشنامهها را تکمیل کردند و برگرداندند. دادهها با استفاده از نرم افزار 19 SPSS و LISREL تحلیل شد. یافتهها: نتایج ساختار عاملی پژوهش حاضر حاکی از وجود دو عامل تحریک درونی و تحریک بیرونی بود، به گونهای که تحریک درونی 11 سؤال و تحریک بیرونی 10 سؤال را به خود اختصاص داد. بحث و نتیجه گیری: صاحبنظران عوامل متفاوتی را برای سبب شناسی بیحوصلگی معرفی کردهاند که میتوان آنها را متأثر از عوامل شخصیتی یا ذهنی دانست. به دلیل ارتباط بیحوصلگی با عملکرد تحصیلی، استفاده از یافتههای پژوهش حاضر به آموزش و پرورش و دانشگاهها، روانشناسان، مشاوران و روانپزشکان و پژوهشگران توصیه می شود.
Introduction: boredom is defined as a hated status or conflict with any repetitive experience such as daily chores or dealing with dull and boring persons in situation that releasing from stability (monotonous) is not possible.
Aim: This study was The Determination of Factors Structure of The Boredom Proneness Scale in Iranian Students.
Method: The population of present study was all student of Tabriz University in academic year of 2012-2013، that responded to Boredom Proneness Questionnaire Farmer and Sandberg. All subjects voluntarily completed the questionnaires and returned them. Data were analyzed using the softwares of SPSS19 and LISREL.
Results: The results of this study suggest the existence of two factors stimulating factor structure، internal and external stimuli، respectively. External stimuli such that stimulate internalization of 11 questions and 10 questions allocated.
Conclusions: Various scholars have identified different factors for etiology of boredom that they can be influenced by personality or mental factors. Because of the association between boredom and with academic performance، using of finding is recommended to Education، universities، psychologists، counselors، psychiatrists and researchers.
خلاصه ماشینی:
روش : جامعه پژوهش حاضر کلیۀ دانشجویان دانشگاه تبریز در سال تحصیلی ٩٢-١٣٩١ بودند که تعداد ٤٠٠ نفر از آنها به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامۀ آمادگی برای بیحوصلگی فارمر و ساندبرگ پاسخ دادند.
وودانویچ و کاس ٢ (١٩٩٠) مدعی شده اند که در بیحوصلگی پنج عامل متمایز وجود دارد: ١- تحریک بیرونی، که به بر انگیختگی و تنوع در محیط اطلاق میشود؛ ٢- تحریک درونی، توصیفی از بیعلاقگی و مشکل درحفظ توجه است ؛ ٣- پاسخ مؤثر، بازتابی است از پاسخ های هیجانی نامناسب به بیحوصلگی؛ ٤- ادراک زمان ، که به تحمل وقت و اینکه زمان به کندی میگذرد اطلاق میشود.
restlessness in restraint وودانویچ (٢٠٠٣) در یک مقاله مروری بیان کرده است که عموما بین دو تا پنج عامل با استفاده از مقیاس آمادگی بیحوصلگی ١ استخراج میشود اما دو عامل که به طور نسبتا ثابتی در هر تحلیل عاملی تکرار شده تحریک بیرونی و تحریک درونی است .
با این توضیح که داده های به دست آمده ، ابتدا براساس توصیه تاباچینک ، ١٩٩٦ (به نقل از هومن ، ١٣٨٠) براساس روش چرخش مایل (ابلیکو) مورد تحلیل قرار گرفت و چون همبستگی بین عامل ها کمتر از ٠/٣ بود لذا روش تحلیل عاملی براساس چرخش واریماکس دنبال شد.
وودانویچ وکاس (١٩٩٠) مقیاس BPS را روی یک نمونه ٣٨٥ نفری از دانشجویان در آمریکا اجرا کردند، و شواهدی مبنی بر وجود حداقل پنج عامل به دست آوردند این پنج عامل : تحریک بیرونی، تحریک درونی، پاسخ مؤثر، ادراک زمان و اجبار٤ نامگذاری شده بودند.