چکیده:
فعل آغازی در زبان فارسـی نمـودی اسـت کـه بـر شـروع فعـل دلالـت دارد؛ همچـون: آغازیدن، گرفتن ، ایستادن، شروع کردن. در زبان عربی افعال شروع از جملـه افعـال مقاربـه هستند همچون «شرع » (آغازکرد)، «اخذ»(گرفت )، «قام » (ایستاد) و «طفـق » (شـروع کـرد) که در زمینة صرفی و نحوی و هم در ترجمه با افعال آغازی مشابهت دارند. در مقابل افعالی مانند «علق »(دوست داشت ) ، «هب »(سرعت گرفت ) که از افعال شروع محسوب مـی شـوند، در فارسی نمونه ای در افعال آغازی ندارند. در این مقاله نخـست بـه بررسـی تـاریخی افعـال آغازی در ایران باستان، میانة غربی ، سـغدی و میانـه زردشـتی مـی پـردازیم و پـس از آن بـا توجه به همسانی یا یکسانی این دو مقوله در دو زبان فارسـی و عربـی و بخـصوص یکـسانی نسبی آنها از دیدگاه معنایی ، وجوه صرفی و نحوی این افعـال را بـا هـم مقایـسه و کـاربرد معنای ملازم آنها را تحلیل می کنیم
خلاصه ماشینی:
مضامین مرثیة صباحی بیدگلی و شریف رضی ∗ "مطالعة مورد پژوهانه ، مرثیة امام حسین (ع )" (علمی - پژوهشی ) دکتر محمد نبی احمدی استادیار دانشگاه رازی حدیث دارابی دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه رازی چکیده شاعران بی شماری به انعکاس واقعة عاشورا در اشعار خود پرداخته اند و هریک بر اساس ذوق و سلیقة خود، یکی از جنبه های این واقعه را به تصویر کشیدهاند.
در بیتی دیگر، صباحی برای نشان دادن شدت عطش امام (ع)، از یک تشبیه بلیغ و مبالغه استفاده کرده و لبان مبارک آن حضرت را به غنچه ای تشبیه کرده که از شدت تشنگی پژمرده شده و در مقابل به دلیل خون فراوانی که از آن حضرت جاری شده، تمام خس و خاشاک کربلا سیراب شده است : پژمرد غنچة لب گلگونش از عطش / و ز خونش آب خورده خس و خار کربلا (صباحی بیدگلی ، ١٣٦٥: ١٢/١٦١) در بند آخر ترکیب بند، صباحی نهایت حسرت خود را از تشنه لب شهید شدن امام حسین (ع)، در قالب نفرین این گونه بیان می کند: لب تشنه شد شهید، جگر گوشة رسول/ هر جا که چشمه ایست ، به عالم سراب باد (همان: ١٦٨/ ١١٠) شریف رضی معتقد است که کربلا تنها مکانی است که میهمانان آن در حالی که در جوار آب هستند، با شمشیر و تیر و نیزه سیراب می شوند: لم یذوقوا الماء حتی اجتمعوا/ بحدی السیف علی ورد الردی(شریف رضی ، ١٣٦٤: ٤٢/ ٦) (آب نچشیدند تا آنگاه که با شمشیر رانده شدند و بر آبشخور مرگ گرد آمدند.