چکیده:
هدف از مطالعه حاضر اعتباریابی و رواسازی ابزار ارزیابی قابلیت های یادگیری سازمانی در فدراسیون های ورزشی ایران بود. این تحقیق از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه آماری پژوهش، شامل کارشناسان 52 فدراسیون ورزشی به تعداد 700 نفر بود. از بین جامعه مذکور، 185 کارشناس به روش تصادفی ساده گزینش شده و پرسشنامه قابلیت یادگیری سازمانی، توسط آنها تکمیل شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه گومز و همکاران (2005)، حاوی 17 سؤال 5 گزینهای بود که قابلیت یادگیری سازمانی را در قالب 4 مؤلفه مورد سنجش قرار داد. روایی صوری و محتوایی پرسشنامه توسط 7 نفر از اعضاء هیأت علمی که در زمینه یادگیری سازمانی سابقه فعالیت تحقیقی داشتند، تأیید شد. همچنین جهت بررسی روایی سازه ابزار مذکور، از روش تحلیل عاملی تاییدی (چرخش واریماکس)، با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شد. نتایج نشان داد تمام 17 سؤال پژوهش از نظر داشتن بار عاملی (4/0≤ معیار مبنا)، توانستند در 4 عامل یادگیری سازمانی دسته بندی شوند. بار عاملی این خرده مقیاس ها از 52/0 تا 81/0 متغیر بود. برای اندازه گیری تناسب مدل، از شاخص های؛ (X2/df)،RMSEA،GFI ،CFI ، AGFI استفاده شد. مقادیر بدست آمده به ترتیب؛ 01/2، 074/0، 95/0، 97/0، 98/0و90/0 بود، که مناسب بودن مدل، از لحاظ شاخص های برازش را نشان می دهد. تحلیل پایایی ابزار مذکور نیز نشان داد ضرایب پایایی آلفای کرونباخ در چهار عامل استخراج شده بین 79/0 تا 84/0 متغیر است. از این رو ابزار دارای پایایی مناسب میباشد. با عنایت به یافته ها، وجود ابزاری پایا و معتبر جهت ارزیابی قابلیت یادگیری سازمانی می تواند مدیران و محققان آتی را در راستای ارزیابی وضعیت یادگیری سازمانی در سازمان های ورزشی ایران کمک نماید.
خلاصه ماشینی:
"نتایج حاصل از بررسی ارتباط بین متغیرهای مورد مطالعه (به تصویر صفحه مراجعه شود) بررسی مقادیر موجود در جدول شمارۀ 1 حاکی از آن است که بین جنسیت،تأهل،رشتۀ تحصیلی،سلامتی و میزان درآمد ماهیانه با میزان فراغت دانشجویان رابطۀ معنیداری در حد 1%- a مشاهده میشود،ضمن اینکه بین جنسیت،سلامتی،میزان درآمد ماهیانه و تأهل با پرداختن به فعالیتهای ورزشی نیز رابطه معنیدار در حد 1%- a وجود دارد.
بحث و نتیجهگیری نتایج حاصله از تحقیق حاضر حاکی از آن است که میانگین ساعتهای اوقات فراغت پسران حدود یک ساعت در روز،به هنگام ایام تابستان و تعطیلات بیشتر از دختران است که بهنظر میرسد دختران دانشجو به دلیل دارا بودن مشغلههای ناشی از زندگی و وظایف خانوادگی و اجتماعی، ساعتهای فراغت آنان در تابستان و ایام تعطیلات نسبت به پسران کمتر بوده است،ضمن اینکه در زمینۀ ایام فراغت دانشجویان طی هفته و در طول ترم تحصیلی،روز جمعه با 30/53 درصد بیشترین میزان را به خود اختصاص داده است،و کمترین به روز دوشنبه با 4/91 درصد اختصاص داشته است،بهطوریکه نتایج فوق با تحقیقات مهدیپور،صفانیا همخوانی دارد (11،10).
با توجه به اینکه تماشای تلویزیون از جمله فعالیتهای موردنظر دانشجویان به هنگام ایام فراغت بوده است،بنابراین در زمینۀ نوع برنامههای مورد علاقۀ آنان،نتایج تحقیق حاضر حاکی از آن است که تماشای فیلم و سریال با 51/21 درصد،در صدر برنامههای مورد علاقۀ دانشجویان بوده،و پس از آن مشاهدۀ برنامههای ورزشی با 19/69 درصد،در اولویت بعدی قرار داشته است؛که این نتایج با یافتههای تحقیق فرج الهی(32)و بهرامفر(13)همخوانی دارد."