چکیده:
گفته می شود که نظریه عقل فعال از مبهم ترین و بحث انگیزترین موضوعات فلسفه ارسطو است. این ابهام عموما ناشی از ایجاز و ابهام کلام ارسطو در کتاب درباره نفس دانسته شده است. اما آیا ابهام سخن ارسطو چندان هست که بتوان مانند برخی از تابعان یا شارحان ارسطو عقل فعال منسوب به او را مفارق از نفس و دارای محتوایی شامل همه صور معقول دانست؟
در این مقاله با ارائه بحثی تحلیلی نشان داده شده است که عقل فعال ارسطو نه مفارق از نفس است و نه واجد محتوای پیشینی معقول. بلکه ناظر به جنبه ای از توان و کارکرد عقل است؛ عقلی که بسیط و انقسام ناپذیر و لذا یک حقیقت واحد است با دو جنبه کارکردی: 1- پذیرندگی صور معقول (که بدین لحاظ منفعل است) 2- معقول سازی صور بالقوه موجود در ادراک (که بدین لحاظ فعال است).
خلاصه ماشینی:
برخی همچون تئوفراستوس و آکوئیناس عقل فعال را متکثر و حال در نفوس انسانی میدانند؛ برخـی همچـون ثمستیوس و ابن رشد آن را در نفس ، ولی برای همگان منفرد و واحد به شمار میآورند؛ کسانی همچون اسکندر افرودیسی آن را مفارق از نفس و با خدا یکی میانگارند؛ و غالـب فیلسـوفان مسلمان و در رأس آنها فارابی و ابن سینا آن را مفارق و از سلسلۀ عقول که در عالم تحت قمـر فاعلیت وجودی دارد محسوب میکنند.
اما در مواجهه با این معرکۀ آرا، برای پژوهشگر پرسش هایی طرح میشود: آیا به راستی بیان ارسطو چندان ابهامآمیز است که میتوان تفاسیر بعضا متضاد از او داشت ؟ آیا این امکان وجـود ندارد که با نظر به نظام فکری ارسطو و متن کتاب دربارٔە نفس برخی از آرای مختلف را اساسا خارج از نظم فکری او قلمداد کرده و عنوانی دیگر غیر از عنوان «تفسیر ارسطو» بر آنهـا نهـاده شود؟ به طور مثال آیـا موجـه اسـت تلقـی سـینوی از عقـل فعـال را فـیحدذاتـه یـک تلقـی غیرارسطویی قلمداد کرد؟ آیا مـیتـوان برداشـت اسـکندر افرودیسـی از عقـل فعـال را نـوعی انحراف از نظام ارسطویی به شمار آورد؟ به نظر نگارنده بیان ارسطو هر چند تا حدودی مبهم و ناقص مینماید ولی این ابهام چندان نیست که بتوان همۀ آرای موجـود دربـارٔە عقـل فعـال را تفاسـیر متفـاوت آن بـه شـمار آورد.
این سخن بدان معنی است که از نظر ارسطو عقل بـه خـودی خـود فاقـد محتـوا اسـت و محتوای خود را اصالتاً از صور جزئی موجود در نفس دریافت میکند، ولی در عین حال واجـد «توانی» است که به واسطۀ آن، صورت کلی بالقوه موجود در ادراک را به حالت بالفعل درآورده و به عقل منفعل منتقل میکند.