چکیده:
انسان موجودی اجتماعی است و برای همزیستی مسالمت آمیز ناگزیر به ارتباط با دیگران است؛توسعه هرچه بهتر روابط صحیح اجتماعی افراد یک جامعه بستگی به ارائه تربیت اجتماعی بر پایهفرهنگ آن جامعه دارد. ازآنجاکه فرهنگ جامعه ما فرهنگ اسلامی است، بر پیروان این مکتب لازماست به شناسایی نحوه معاشرت مطلوب افراد با دیگران که منطبق بر موازین اسلامی است، اقدامکنند. ازاین رو، معصومان علیهم السلام بهترین الگوی تربیتی بوده و ارائه سیره تربیتی آنان یک ضرورتانکارناپذیر است و در این میان، ارائه دیدگاه های تربیتی امیرمومنان علی علیه السلام بر ضرورت این کارمی افزاید. هدف این پژوهش اثبات برتری نظام تربیتی امیرمومنان علیه السلام بر دیگر نظام های تربیتی می باشد.روش پژوهش، توصیفی ـ تحلیلی بوده که طی آن، از تحلیل اسنادی نیز استفاده شده است.نمونه گیری در پژوهش انجام نشده؛ به عبارت دیگر، کلیه منابع و مراجع مرتبط مورد بررسی واقعشده است.
خلاصه ماشینی:
"امیرمؤمنان علیه السلام ضمن دعوت به آن، می فرمایند: «اگر بردبارنیستی، خود را به بردباری بنمای؛ زیرا اندک است کسی کهخود را همانند مردمی کند و از جمله آنان به حساب نیاید»(نهج البلاغه، 1387، حکمت 207).
امیرمؤمنان علی علیه السلام در گفتاری، این ویژگی خاصپیامبران را چنین بیان می فرمایند: «اگر خدا تکبر ورزیدنرا اجازه می فرمود، حتما به بندگان مخصوص خود ازپیامبران و امامان علیهم السلام اجازه می داد، درصورتی که خدایسبحان تکبر و خودپسندی را نسبت به آنان ناپسند، وتواضع و فروتنی را برای آنان پسندید، که چهره بر زمینمی گذارند و صورت ها بر خاک می مالند و در برابر مؤمنانفروتنی می کنند و خود از قشر مستضعف جامعه می باشند» (نهج البلاغه، 1387، خ 192، ص 36ـ39).
امیرمؤمنان علی علیه السلام به هیچ وجه خاکساری در مقابلتوانگران را توصیه ننموده، بلکه از آن به شدت نهی می کنندو از طرفی، تواضع توانگران در مقابل فقرا مایه تقدیر وتحسین حضرت است؛ آنجا که می فرمایند: «چه نیکوستفروتنی توانگران برابر مستمندان، برای به دست آوردنپاداش الهی، و نیکوتر از آن خویشتن داری مستمندان برابرتوانگران برای توکل به خداوند است» (همان، حکمت406).
انسان دوستی وشفقت به مردم که از خطوط نمایان سیمای تربیتی واخلاقی نهج البلاغه است، اغلب در سفارش های امام علیه السلامکه به کارگزاران حکومت اسلامی فرموده است و یا درنامه هایی که به شخصیت هایی همچون عثمان بن حنیفانصاری (حکمران بصره) و مالک اشتر نخعی (فرمانروایمصر) در زمان خود نوشته است، ملاحظه می شود."