چکیده:
درحالحاضررویکردی که بهعنواناثر بخشترین،کمهزینهترینوپایدارترینشیوهاعمالمدیریت شهریمعرفیمیشود «حکمرواییخوبشهری»میباشد. تحقق حکمروایی خوب شهری در مدیریت کلانشهرهای ایران و از جمله تهران مستلزم عینیت بخشیدن به مشارکت شهروندان در ابعاد گوناگون است. پژوهش حاضر به بررسی حکمروایی خوب شهری در محلات 13 گانه منطقه 19 شهرداری تهران با استفاده از شاخصهای، مشارکت، شفافیت، قانونمداری، پاسخگویی، عدالت محوری، مسئولیتپذیری، کارایی و اثربخشی و اجماع محوری پرداخته است. با توجه به ماهیت کاربردی تحقیق، روش این پژوهش توصیفی ـ تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش به دو شیوه کتابخانه ای (کتاب، آمارنامه و نقشه) و میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) گردآوری شده است. برای تحلیل با بهرهگیری از تکنیک-TOPSIS و سایر آزمونهای آماری به بررسی هر یک از محلات از نظر حکمروایی خوب شهری بر اساس هشتشاخص مطروحه پرداخته شد. نتایج حاصله از پژوهش بر پایه مدل تاپسیس و آزمونها آماری حاکی از آن است که تنها 24 درصد از محلهها داری وضعیت حکمروایی خوب میباشند. هم چنینیافتههایتحقیقنشانمیدهدکهبا توجهبهآزمون T –TEST متغیرحکمرواییخوبشهری مقدار 8645/19- از سطح متوسط میانگینهاپائینتربودهواینموضوعنیزنشانمیدهدکهدر محلههای نمونهسطححکمروایی خوبدرحدمناسبی نیست.
خلاصه ماشینی:
"٦-٢- یافته های تحلیلی پژوهش مرحله اول: بر اساس مبانی نظری تحقیق ، توافق جمعی گستردهای در سطح نهادها و سازمان های بین المللی وهم چنین صاحب نظران و متخصصان امر توسعه در خصوص شاخص های حکمروایی خوب وجود دارد که با عنایت به این موضوع و دسته بندی شاخص های حکمروایی خوب شهری از دیدگاه بانک جهانی و برنامه توسعه سازمان ملل هشت شاخص مشارکت ، پاسخگویی، مسئولیت پذیری، قانون محوری، عدالت و برابری، شفافیت ، اجماع محوری و کار آیی و اثربخشی، به عنوان اصلیترین شاخص های سنجش متغیر حکمروایی خوب در محافل و مجامع علمی و دانشگاهی جهان مطرح میباشد، بر این اساس، ملاک انتخاب شاخص های این پژوهش برای سنجش وضعیت حکمروایی خوب شهری در محله های مورد مطالعه نیز شاخص های بانک جهانی و برنامه توسعه سازمان ملل بوده است .
نتایج حاصله از پژوهش بر پایه مدل تاپسیس و آزمونها آماری حاکی از آن است که تنها ٢٤ درصد از محله ها داری وضعیت حکمروایی خوب میباشند در تبیین و تحلیل به وجود آمدن چنین وضعیتی میتوان به مدیریت متمرکز و تک سطحی و از بالا به پایین مسئولین و مدیران شهری در محله های مورد مطالعه ، ارتباطات و همکاری های عمودی، عدم توجه به نهاد های مدنی و مردم محور، تبعیض در قوانین و مقررات و در نهایت عدم توجه به راهبرد توسعه جامعه ای به عنوان پایه و اساس توسعه مشارکتی که هدف آن توجه به یک شهروند به مانند عضوی مسئول و فعال در جامعه شهری جهت تشویق همکاریها برای ارتقای استاندارد های زندگی خود است ، اشاره کرد."