چکیده:
کتاب صرف موبد تألیف شیخ عبدالعلی موبد بیدگلی است و به سال ١٣٤٠ هجری قمری به نگارش درآمده است . موبد که مدتی درگیر روزنامه نگاری و جریـانهـای سیاسـی دوران مشروطه بوده، به سبب شیفتگی به زبان، فرهنگ و ادبیات پارسی، افزون بر سرایندگی، بـه تدریس و پژوهش در این زمینه نیز روی آورده و کتابهایی همچون نسخ موبد و پسـتای موبد را به نگارش درآورده و در نظارت بر تصحیح شاهنامۀ معروف به شاهنامۀ امیر بهادری، همکاری داشته و فرهنگ نامه ای را هم برای این کتاب تنظیم کرده است . یکی از نوشته های او که برای آموزش قواعد پارسی و عربی به نوآموزان گردآوری شده، کتاب معـروف بـه صرف موبد است . شاید دور از حقیقت نباشد اگر این نوشته را پس از آغاز راه دستورنویسی فارسی در دو سدٔە اخیر، نخستین کتاب در زمینۀ دستور مقابله ای میان عربی و فارسی بدانیم . در جستار پیش رو، ضمن اشارهای گذرا به زندگی موبد، به موضوعهایی چون ارزش کتاب، انگیزٔە نگارش و نامگذاری آن، نقد شاهد مثالهای کتاب، ویژگیهـای رسـ الخطـی مـتن فارسی و عربی نسخه و چینش مطالب آن پرداخته ایم . آنچه دربارٔە قلم موبد در این کتـاب هویداست ، به کارگیری زیاد واژههای تازه، برساخته و البته دساتیری است که شیفتگی وی به زبان و فرهنگ کهن پارسی و اثرپذیری از کتـاب برسـاختۀ فرهنـگ دسـاتیر، او را بـدان علإقه مند ساخته است .
خلاصه ماشینی:
"تنها در چند جا از آیه های قرآنی نمونه میآورد و در یک مورد هم برای توضیح حرکت آخر کلمۀ فارسی هنگام اضافه به کلمۀ دیگر، بـه بیت زیر استشهاد میکند که ما در جایی نیافتیم و به احتمال زیاد ساختۀ سرشت خود او باشد: بــه زور و بــه زاری گرفتنــد زرش به یاران و خویشانش آمـد خبـش (صرف موبد، ص٣٧) فرشیدورد این امر را یکی از موارد نقص تحقیق در دستورهای سنتی فارسـی بـه شمار آورده و میگوید: دستورنویسان ما حتی در دستور به شیوة قدیم هـم ، شـرایط تحقیق دقیق را رعایت نکرده اند، مثلا حتی در متون مورد توجه خود از قبیل شاهنامه ، خمسۀ نظامی، کلیات سعدی و آثار حافظ و مولوی هم به اندازة کافی تأمل نکرده اند؛ ازاین رو قواعدی که به دست داده اند، ناقص و احیانا نادرست است .
» (همان ، ص ٦١) البته باید یادآوری کرد که موبد دست کم در کتاب پیش رو، هرگـز یـک سـره بـه واژگان دساتیری روی نیاورده است و اگر در جایی این واژه ها را آورده ، برابـرهـای شناخته شدة آن را نیز در کنارش آورده است تا فهم مقصود او برای خوانندة نوآمـوز، دشوار نیاید؛ تلاش او در بهره گیری هرچه بیشـتر نـه از واژگـان دسـاتیری، بلکـه از واژگان کهن و سرة پارسی بوده است که نمونۀ بسیاری از آن ها را در متون نظم و نثر فارسی هم میبینیم ."