چکیده:
یکی از جذابترین مباحث زیباییشناسی متن، بحث پارادوکس یا متناقضنماست. بهرهگیری از این شگرد، از عالیترین شیوههای آشناییزدایی هنری به شمار میرود که موجب دور شدن کلام از حالت عادی و برجستهسازی و اثرگذاری چشمگیر بر مخاطب میگردد. در شعر سبک آذربایجانی این ارائه بسامدی قابل توجه و اثرگذار دارد. پارادوکس با قرار گرفتن در قالب صور خیالی چون تشبیه، استعاره، تشخیص و کنایه از پیچیدگی و ابهام نخستین خود فاصله میگیرد و در پی آن، مخاطب به زیبایی بافت اولیه کلام پی میبرد. اما ایجاد آن در متن نیاز به ظرافت و خلاقیت بسیار دارد. پژوهش پیش روی، ضمن تقسیمبندی تازه از انواع پارادوکس، شعر سبک آذربایجانی را از این چشمانداز، به بوتة نقد و تطبیق میکشاند و موارد و مصادیق برجسته آن را رمزگشایی و تحلیل میکند.
خلاصه ماشینی:
"شعرای نامدار سبک آذربایجانی مانند خاقانی شروانی، نظامی گنجـوی، مجیرالـدین بیلقـانی ، در جریان بیان بیشتر عواطف و احساسات بشری و پرداخت عمیق تر ارتباط جهان درونی آدمـی با دنیای بیرونی، از انواع روش های عادت گریز و برجسته ساز و از جمله ، شیوة متناقض نمـایی در شعر خود بیشتر از دوره های قبلی بهره جسته اند و علاوه بر آن ، روش هـای نـوین را بـه منظـور ساخت تصاویر و ترکیب های پارادوکسی در سبک شعری خود به کـار بـرده انـد کـه جسـتجو و معرفی آن ، مسئلۀ اصلی این تحقیق است .
بدین ترتیب که در این نوع از پارادوکس ، عناصر زبانی متناقض نما در بطـن خـود حاوی صور خیالی از نوع تشبیه ، کنایه ، اسـتعاره و تشـخیص هسـتند و بـا عناصـر زبـانی دیگـر ارتباطی تصویری و تخیلی برقرار کرده اند که در نتیجۀ آن ، در موجزترین بیـان ، تصـاویر خیـالی جذابی مبتنی بر تناقض را در کلام وارد میکنند: ١ـ٢) پارادوکس تشبیهی ترکیب وصفی «آتش تر» تصویر پارادوکسی تشبیهی از لـب معشـوق اسـت کـه خاقـانی بـا نهادن آن در کنار «بوسۀ خشک » تصاویر جدید و هنجارشکنی میسازد که خود پایه ای هستند برای ساخته شدن تصاویر دیگری که در بیت های بعدی ادامه مییابنـد (نـی خشـک ، مهـری از عنبر و..."