چکیده:
با توجه به اهمیت مشارکت سیاسی شهروندان در جوامع امروز و همچنین، این موضوع که ایران؛ بهویژه در سالهای پس از انقلاب، افزایش مشارکت سیاسی مردم و دستیابی به توسعه سیاسی را به عنوان یکی از اهداف خود قرار داده است، پژوهش حاضر میکوشد آموزههای فرهنگ سیاسی را که از طریق تلویزیون و مطبوعات به شهروندان؛ خصوصا دانشآموزان دبیرستانی منتقل میشود، بررسی کند و به این نکته پی ببرد که آیا این دو رسانه به عنوان بخش مهمی از فرآیند جامعهپذیری سیاسی در انتقال آموزههای فرهنگ سیاسی مشارکتی در میان دانشآموزان موفق عمل کردهاند. در حقیقت، پرسش اصلی این مقاله این است که: تلویزیون و مطبوعات در ایران کدام آموزههای فرهنگ سیاسی را به مخاطبان دانشآموز خود منتقل میکنند و آیا این آموزهها دانشآموزان را به سمت فرهنگ سیاسی مشارکتی رهنمون میسازد؟ بنابر فرضیه مقاله حاضر، تلویزیون و مطبوعات در ایران بیش از آنکه به تقویت آموزههای فرهنگ سیاسی مشارکتی، مانند حقوق شهروندی و مانند آن بپردازند، به گسترش آموزههای فرهنگ سیاسی تبعی پرداختهاند و از آنجا که به دلایل مختلف در کسب اعتماد مخاطبان خود موفقیت چندانی نداشتهاند، اندک آموزههای آنها که رنگ و بوی فرهنگ مشارکتی داشته است نیز از سوی مخاطب مورد توجه و استقبال چندانی قرار نگرفته است. نگارنده در پژوهش حاضر کوشیده است با استفاده از روش پیمایشی و توزیع پرسشنامه در میان دانشآموزان پایههای دوم و سوم دبیرستان شهر اصفهان، به سوالهای پژوهش پاسخ دهد. در همین راستا، 440 پرسشنامه در میان دانشآموزان توزیع شد که 22 عدد از آنها به علت کامل نبودن از فرایند پژوهش حذف شدند و تعداد 418 پرسشنامه مورد مطالعه قرار گرفتند. در تحلیل آماری پژوهش از شیوههای آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شده و به این وسیله یافتههای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتهاند. براساس یافتههای پژوهش، تلویزیون بیش از مطبوعات در راستای گسترش آموزههای فرهنگ سیاسی مشارکتی حرکت نموده؛ در حالی که آموزههای فرهنگ سیاسی که توسط مطبوعات به دانشآموزان دبیرستانی منتقل شده، بیشتر تبعی بودهاند.
خلاصه ماشینی:
"به بیان دیگر، پژوهش حاضر از این رو بر این قشر متمرکز شده تا میزان تأثیر مطبوعات و تلویزیون را به عنوان دو رسانه پرقدرت- بر نظرها، آگاهیها و گرایشهای سیاسی آنان بررسی و مطالعه کرده و به این موضوع بپردازد که این رسانهها در طی فرآیند جامعهپذیری سیاسی چه آموزههای فرهنگی را تقویت میکنند و آیا آموزههای مذکور به ایجاد و رشد فرهنگ سیاسی مشارکتی منجر میگردند؟ انتخاب شهر اصفهان نیز از آن روست که این شهر یکی از شهرهای بزرگ و فرهنگی کشور محسوب میشود که در آن از یک طرف، دسترسی به انواع رسانه از جمله مطبوعات و تلویزیون به سادگی امکانپذیر است و از طرف دیگر، به علت دربرگرفتن مناطق مختلف و متفاوت از حیث فرهنگی و اقتصادی میتواند نمونه خوبی برای بررسی موضوع باشد.
شکل 4- توزیع پاسخگوها برحسب جنس شکل5- توزیع پاسخگوها بر حسب پایه تحصیلی شکل6- توزیع پاسخگوها بر حسب رشته تحصیل تحلیل توصیفی دادهها فرهنگ سیاسی انتقالی به دانش آموزان از طریق مطبوعات یکی از پرسشهای قابلتوجه پژوهش حاضر، آموزههای فرهنگیای است که از طریق مطبوعات به مخاطبان دانشآموز منتقل میشود؛ زیرا هرچه این آموزهها به سمت مشارکت سیاسی تمایل بیشتری داشته باشند، احساس بدبینی سیاسی در دانشآموزان کاهش یافته و در مقابل احساس ارزشمندی و توانایی تأثیرگذاری در بین آنان رشد مییابد و به این ترتیب، زمینههای فرهنگی لازم برای دستیابی به توسعه سیاسی فراهم میگردد."