چکیده:
مقایسة عیون الاخبار ابن قتیبه و شاهنامه فردوسی نشان میدهد که فنون نبرد در ایران پیش از اسلام از مبانی نظری خاصی برخوردار بوده است. از جمله آن مبانی نظری میتوان به آرایش سپاه اشاره کرد که مواردی مانند استقرار پیادهگان، سواران، فیلسواران، جنگجویان چپ دست، قلب، میمنه، میسره، مقدّمه و ساقة لشگر را در برمیگیرد. ایرانیان پیش از اسلام، روانشناسی جنگ و تاکتیکهای نظامی آن را به خوبی میدانسته و برای تشخیص زمان و مکان حمله، استقرار سپاه، با توجه به وزش باد، تابش خورشید، دسترسی به آب و آذوقه، حفظ اطّلاعات، شبیخون و دفاع، تسخیر قلعهها، تقویت روحیه سربازان و تضعیـف روحیة دشمن از فنون ویژهای بهرهمند بودهاند. از مقایسه این دو اثر، افزون بر روشن شدن برخی مبانی نظری مـربوط به ارتش ایران، معلوم میگردد که شـاهنامه فردوسی در بخش نظامی و آداب سپاهیگری از آیینها و فرهنگ ایران پیش از اسلام تاثیر پذیرفته است. در این مقاله با استفاده از روش تاریخی -تحلیلی، سر نخهایی از ساختار و مبانی نظری ارتش ایران ارائه داده، نشان دادهایم که حکیم توس در نقل منابع خود یعنی خداینامهها، امین بوده است.
خلاصه ماشینی:
com کارشناس ارشد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه رازی کرمانشاه، ایران چکیده مقایسة عیون الأخبار ابن قتیبه و شاهنامه فردوسی نشان میدهد که فنون نبرد در ایران پیش از اسلام از مبانی نظری خاصی برخوردار بوده است.
به احتمال بسیار، منابع مورد استفادة فردوسی و ابن قتیبه، مشترک یا به هم نزدیک بوده است؛ چرا که در هر دو اثر نمونههایی از فنون رزم و آیین نبرد آورده شده که یا در موضوع و تعبیر مشترکند؛ و یا در موضوع، مشترک و در تعبیر، متفاوتاند؛ البته مطالبی نیز دیده میشود که در یکی هست که در دیگری نیست؛ اما این ناهمپوشانی نه از تضاد و ناسازگاری مطالب، بلکه به سبب ژانر متفاوت دو اثر سرچشمه میگیرد، بدین معنا که شاهنامه، اثری حماسی و ملی است که در پی زنده کردن ملتی است که از جنبۀ نظامی شکست خوردهاند؛ ولی از جهت فرهنگی پیروز و غالبند.
بررسی این دو اثر، رهیافتی است به آشنایی با آیین نبرد در ایران باستان؛ زیرا از یک سو، شاهنامۀ فردوسی، بزرگترین اثر حماسی ایران است و از سوی دیگر، بخش آداب الحرب عیون الأخبار ابن قتیبه است که از متون سدههای نخست اسلامی است؛ سدههایی که هنوز منابع پهلوی دورة ساسانی یا ترجمۀ عربی آنها از میان نرفته بودند.