چکیده:
بعداز انقلاب اسلامی، بزرگ ترین پیش نیاز جامعه برای رسیدن به هویت و آرمان های اساسی خویش، لزوم توسعه همه جانبه بود. از آنجایی که زیر ساختار اساسی توسعه هر جامعه ای، توسعه اقتصادی آن است، لذا رسیدن به کمال توسعه اقتصادی درکشور بطور روزافزونی حس می شد. با عنایت به اینکه استان فارس یکی از پهناور ترین و مستعد ترین استان های کشور برای نیل به این هدف است، لزوم و گسترش توسعه اقتصادی در این استان بیش از پیش مد نظر مسئولان و کار شناسان امور اقتصادی و اجرایی قرار گرفت. بطور کلی، هدف از این مقاله این است که پس از ارائه یک تبیین تئوریکی، روند ایدئولوژیک و استراتژیک توسعه اقتصادی استان فارس پس از انقلاب اسلامی را باروش اسنادی و با توجه به شاخص ها واسناد موجود، مورد نقد و بررسی قرار داده و به فرصت ها و چالش ها و محدودیت های توسعه اقتصادی حاصل شده بپردازد و در نهایت، با ارائه راهکاری درپی اصلاح و بهبود توسعه اقتصادی استان گام بردارد.
خلاصه ماشینی:
ازاين رو برخي از سؤالاتي که پاسخگويي به آنها ضرورت انجام تحقيق را ايجاب مي کنند، عبارتند از: - آيا در سياست ها و خـط مشـي هـاي توسـعه اقتصـادي اسـتان فـارس محـدوديت هـا و تنگناهاي بستر آن (ويژگي هاي فرهنگي و قومي جمعيت ، مهاجرت ها و جابجايي نيروي کار، و حجم و ساختار سني - جنسي جمعيت در نقاط شهري و روستايي و بسترتاريخي استان فـارس )، مد نظر قرار گرفته است ؟ - آيا توسعه اقتصادي شکل گرفته دراستان ، (با توجه به موقعيت استراتژيک ، ظرفيت ها و منابع خداداي و مواهب طبيعي ،) بازده کافي را داشته است ؟ - آيا روند متغيرهاي اساسي توسعه ، مانند فقر، بيکاري و نابرابري در اين مدت تغييرات اساسي کرده و سيرنزولي و اميدوار کننده داشته اند؟ - و در نهايت اينکه آيا توسعه ي اقتصادي ملحوظ شده ، توسعه اي پايدار بوده است ؟ مباني نظري در شکل گيري عوامل موثر بر توسعه اقتصادي ، صاحبنظران بر فاکتورهاي متعـددي تأکيـد کرده اند.
رونـد تغييـرات جمعيـت شـهري و روستايي نشان مي دهد که ميزان شهرنشيني از ٤٠/٣ درصـد در سـال ١٣٤٥ بـه ٥٣/٢ درصـد در سال ١٣٧٠ و در سال ١٣٨٥ به ٦١/٢ درصدافزايش يافته است که اين خود بيانگر گرايش شديد به شهرنشيني و افزايش دامنه مهاجرت ها از روستا به شهر وگسـترش محـدوده قـانوني شـهري و انتقال نيروي کار و رشد اشتغال در بخش صنعتي (مدرن ) است (سازمان مديريت و برنامه ريزي فارس : ١٣٧١: ١٦).