چکیده:
دین بهعنوان یکی از فراگیرترین ویژگیهای زندگی انسانی، با نهادها و نیروهای سازنده جامعه،
ارتباطی متقابل داشته است. در این پژوهش سیر جامعهشناسی دین و روند تحولاتی که
جامعهشناسان دین، در حوزه چالشهای بین دین، نهادهای اجتماعی و مدرنیته داشتهاند، با هدف
بازنمودن آن برای علاقهمندان ایرانی، تصویر شده است. بهطورکلی، میتوان گفت: جامعهشناسان
دین، نسبت دین و اجتماع و همچنین مسئله سکولاریسم را در قالب سه پارادایم «عرفیشدن»،
«انتخاب عقلانی» و «مدرنیتههای چندگانه» مورد بررسی قرار دادهاند. به نظر میرسد، آنچه در سیر
جامعهشناسی دین با آن مواجهیم، گسترش فهم پدیده «مدرنیته» به مرور زمان است و بهتر است از
هریک از سه پارادایم فوق، با عنوان «شبهپارادایم» نام برد.
این پژوهش، به روش اسنادی و کتابخانهای و با رویکرد توصیفی ـ تحلیلی انجام، و گردآوری
اطلاعات بر اساس مطالعه آثار مکتوب چاپی و الکترونیکی صورت گرفته است
خلاصه ماشینی:
در این پژوهش سیر جامعهشناسی دین و روند تحولاتی کهجامعهشناسان دین، در حوزه چالشهای بین دین، نهادهای اجتماعی و مدرنیته داشتهاند، با هدفبازنمودن آن برای علاقهمندان ایرانی، تصویر شده است.
گرچهپارادایمهای عرفیشدن و انتخاب عقلانی کموبیش و بهتفکیک در فضای جامعهشناسی دین ایران مورد بررسی ونقد قرار گرفتهاند، اما پارادایم مدرنیتههای چندگانه کمترمورد توجه واقع شده است.
بهویژه آنکه کنار هم قراردادن این سه پارادایم نیز، به ایجاد تصویری جامع ازجامعهشناسی دین و آخرین رویکردهای آن کمک شایانتوجهی خواهد کرد؛ گرچه در جمعبندی، نویسنده مقالهبر آن است با توجه به تعریف پارادایم، بهتر است ازهریک از سه پارادایم فوق با عنوان «شبهپارادایم» نام برد،و آنچه در این سیر با آن مواجهیم نه چرخش پارادایمی،بلکه گسترش فهم پدیده «مدرنیته» در ذهن نظریهپردازانو جامعهشناسان دین، به مرور زمان است.
اما باآغاز جامعهشناسی دین بهطور علمی و آکادمیک، ازپارادایمهای زیر در این حوزه سخن به میان آمده است: 1.
میتوان چنین گفت که آنچه در پارادایمهایجامعهشناسی دین با آن مواجهیم، نه چرخش و تغییرپارادایمی از پارادایم سکولاریزاسیون به انتخاب عقلانیو سرانجام به مدرنیتههای چندگانه، بلکه درواقع، گسترشو فهم یک پدیده به مرور زمان است: پدیده مدرنیته.
این گروهمعتقدند: نمیتوان بهطور قطع تعیین کرد که در فرایندمدرنشدن، بر سر دین چه پیش میآید و بر آنند مدرنیتهبنا بر ماهیت خاص خود که تأملی، نقاد، جهانی وکثرتگراست، در هر منطقه به شیوه خاص خود بروز وظهور دارد و تعامل بین دین و مدرنیته را باید بهطورجداگانه و با توجه به فرهنگی که در فرایند مدرن شدنواقع شده است، مورد بررسی قرار داد.