چکیده:
ظهور چهرۀ اسطورهای بهرام، پس از بیست سال حکومت مسالمتآمیز یزدگرد، بهعنوان اتخاذ موقعیتی راهبردی برای جبران شکاف گفتمانی در جامعۀ زردشتی قابل توجیه است. سنت روایی زردشتی، بهرام را در گرهگاه گفتمانی قرار میدهد و عناصری چون شجاعت، جنگهای داخلی و خارجی و کنشهای تاریخی او را با رمزگانی اسطورهای و حماسی، حول آن میتند. هدف این مقاله، بررسی انتقادی «مرگ یزدگرد» و «تاجربایی بهرام گور از میان دو شیر» براساس گزارش سه متن (تاریخ طبری، تاریخ ثعالبی و بخش تاریخی شاهنامۀ فردوسی) است تا زیرساختهای ایدئولوژیک و مناسبات قدرت در نظم گفتمانی روایتها و راویان آشکار شود. از مقایسۀ روایتهای مربوط به یزدگرد و بهرام میتوان به سیطرۀ روایت ایدئولوژیکراویان در بازسازی اسطورههای دینی و احیای آنها در پیکربندیای تاریخی پیبرد. این تحلیل براساس تلفیقی از رویکرد فرکلاف و لاکلو و موفه در تحلیل انتقادی گفتمان صورت گرفتهاست.
خلاصه ماشینی:
بازنگری روایات تاریخی یزگرد اول و بهرام پنجم با تأکید بر تحلیل انتقادی گفتمان دکتر علیرضا نیکویی دانشیار زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان دکتر بهزاد برکت دانشیار زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه گیلان معصومه غیوری ٭ دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه گیلان چکیده ظهور چهرة اسطوره ای بهرام ، پس از بیست سال حکومت مسالمت آمیز یزدگرد، بـه عنـوان اتخـاذ موقعیتی راهبردی برای جبران شکاف گفتمانی در جامعـة زردشـتی قابـل توجیـه اسـت .
هدف این مقاله ، بررسی انتقادی «مـرگ یزدگـرد» و «تـاج ربـایی بهـرام گـور از میـان دو شـیر» براساس گزارش سه متن (تاریخ طبری، تاریخ ثعالبی و بخش تاریخی شـاهنامة فردوسـی ) اسـت تا زیرساخت های ایدئولوژیک و مناسبات قدرت در نظم گفتمانی روایت ها و راویان آشکار شود.
بـا رهیافـت مطالعات تحلیل انتقادی گفتمان می توان بعضی از روایت های شاهنامه و تاریخ هایی چون طبری و ثعالبی را که در گفتمان تاریخی نمی گنجند، تحلیل کرد؛ روایـاتی چـون رفـتن بهرام گور به هند به طور ناشناس و نجـات پادشـاه هنـد (شـنگل ) از دسـت دشـمنان یـا اژدهای خوفناک .
امـا برداشـت فردوسی از تاریخ صورت حماسی دارد (زریاب خویی ، ١٣٥٦: ٦٦) و اگر در بخـش ساسـانیان ، روایات او رنگ تاریخی محض ندارد، به این دلیل است که وی وقایع و رویدادهای گذشتة ایران را چنان روایت می کند که رنـگ و بـوی ملـی و قـومی منحصـر بـه ایـران و لحـن حماسی خود را از دست ندهد.