چکیده:
از دیدگاه برخی نظریات روابط بین الملل مانند نظریه واقع گرایـی، ذات انسـان هـا شـرور و بـد طینت است و انسان ها در راستای کسب قدرت به هیچ آیـین اخلاقـی جـز قـدرت پایبنـد نبـوده و سیاست و اخلاق دو مفهوم جداگانه و بدون ارتباط با هم هستند. براین اساس ، تولید کنند گان ساز و برگ های نظامی در درون مجتمع های نظامی صـنعتی در کشورهای توسعه یافته صنعتی شمال همانند ایالات متحده ، طینـت شـرور سیاسـتمداران و هیئت حاکمه کشورها را به در پیش گرفتن سیاست نظامی و افزایش تسـلیحات نظـامی سـوق میدهند. مقاله حاضر کوششی است در جهت شناخت دقیق مفهوم مجتمع هـای نظـامی صـنعتی و شرکت های درون آن ها، کار ویژه ها و نقش آفرینی آن در عرصه سیاسـت و قـدرت جوامـع شمال با بررسی موردی ایالات متحده و تاثیر آن در وابستگی نظامی -تسلیحاتی کشورهای غیـر توسعه یافته جنوب به کشورهای شمال.
خلاصه ماشینی:
"(گزارش صادرات تسلیحاتی کنگره امریکا، ٢٣ اکتبر ٢٠٠٦) اعطای کارت سفید از سوی امریکایی ها به شاه ایران در سال ١٩٧٢ که بر اساس آن تهران می توانسـت هرگونـه سـلاح امریکـایی را دریافـت کند(پارسـونز ،٨٧،١٣٨٣) و همچنین ارسال سلاح ها و جنگ افزارهای آمریکایی به شاه ایران برای تقویت و تثبیت پایه های قدرت پهلوی دوم و تلاش های « دیوید راکفلر» و « هنـری کسـینجر» بـرای پناه دادن شاه ایران در امریکا، خود گواه صادقی بر حفظ نیازمندی مجتمع های نظامی و صنعتی واشنگتن به بازار پر اشتهای کشور های درحال توسعه از سوی امریکایی هاست (بیل ، ١٣٧١، ٥٣٠) سی رایت میلز و مجتمع های صنعتی ـ نظامی امریکا در شمال در سال ١٩٤١ میلادی که ایالات متحده امریکا با آمادگی قبلی و به صورت رسـمی وارد جنگ علیه کشورهای محور گردید، «فرانکلین روزولت »، رئیس جمهور وقت ایـن کشور، به وجود پیوند میـان نظامیـان بـا صـاحبان صـنایع اشـاره کـرد."